«فقه نظام» به معنای کشف نظریات کلان اسلام در موضوعات اجتماعی است که در امکان و رد آن اشکالاتی مطرح است؛ هرچند این اشکالات عمدتاً ریشه در نوع روی کرد به فقه و شریعت اسلامی دارد. این مقاله در صدد استحکام پایه های نظری فقه اسلامی، با بررسی و طبقه بندی اشکالات مطرح شده در این خصوص به روش مروری تحلیلی ارزیابی نموده و می کوشد به اشکالات وارد بر اصل وجود «فقه نظام» پاسخ دهد، تا حد امکان برداشت های نادرست را بر طرف سازد. عمده اشکالات بر رد فقه نظام مربوط به عدم وجود آن در اصل شریعت یا در عدم امکان دست یابی به آن است. این مقاله ضمن احصای ادله، به پاسخ گویی اشکالات و اثبات امکان فقه نظام مبادرت می ورزد، نتایج بررسی ها نشان می دهد که اختلاف دیدگاه ها در تعریف این عرصه فقهی منبعث از جدیدبودن و ورود ذهنیت های مختلف به این بحث است، لکن این مسأله با لحاظ ارتباط و انسجام میان احکام و اعتبار مسائل کلان توسط شارع و ... امکان پذیر می نماید.