هدف اصلی برنامه های استطاعت پذیری مسکن رفع نیازهای خانواده های آسیب پذیر - افراد کم درآمد و متوسط است. بااین وجود شواهد حاکی از آن است که در تحقق مسکن قابل استطاعت اهداف توسعه پایدار فراموش شده و یا به عمد در نظر گرفته نمی شوند، حال آنکه پیش شرط استطاعت پذیری مسکن، پایداری آن است. این مطالعه باهدف بازنگری مفهومی در عوامل دستیابی به مسکن پایدار قابل استطاعت(SAH) در کشورهای درحال توسعه صورت پذیرفته است. بنابراین از رویکردی بین المللی برخوردار است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا، برای مفهوم پردازی استطاعت پذیری مسکن و شناسایی عوامل موفقیت (SFS) استفاده شد. سپس در یک فرایند پیمایشی در قالب پرسشنامه از متخصصان این حوزه درخواست گردید تا هریک از "عوامل موفقیت" شناسایی شده را با توجه به سطح ضرورت یا درجه اهمیت رتبه بندی نمایند. داده های جمع آوری شده از طریق اسناد و پاسخ دهندگان مربوطه به ترتیب با NVivo و بسته آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از بین 35 معیار اولیه، 23 معیار کفایت لازم را برای قرارگیری در لیست شاخص های ضروری موفقیت بدست آوردند. "اراده سیاسی و تعهد به مسکن قابل استطاعت"، "تدوین سیاست های کارآمد برای بازار مسکن"، "بودجه کافی و تأمین آن"، "تأمین یارانه مسکن برای خانوارهای کم درآمد" و "حکمروایی خوب" پنج معیاری هستند که بالاترین درجه ضرورت را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج این پژوهش روشن نمود که در بین ابعاد پایداری، بعد نهادی/ مدیریتی به دلیل داشتن روابط مستقیم و غیرمستقیم بسیار با سایر ابعاد مسکن دارای اولویت اصلی در تبیین الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار است