در اغلب داستان های ما جادوگران زن هستند و گوش ما بیشتر با ترکیب«زنِ جادو» آشنا است تا«مرد جادو». دلیل این امر را کارل گوستاو یونگ در وجود عنصر مادینه در وجود مردان می داند که همیشه این عنصر در رویاهای مردان، به شکل جادوگر زن جلوه پیدا می کند. و این امری است که در تمام جوامع مشترک است. در ایران زن جادو را درشاهنامه و بیشتر داستان های عامیانه می بینیم که هر کدام از آنها در جای خود قابل تأمل هستند. نکته در اینجاست که در این داستان ها، برای مقابله با زن جادو از عنصر«آهن» استفاده می شود. در این تحقیق سعی شده است که جلوه های زن جادو در شاهنامه بررسی گردد تا مشخص شود که زن جادو در شاهنامه نماد آنیما یا همان عنصر زنانه ی موجود در روان مردان است و پیشینه ی فرهنگی که به دنبال آن است، به نگاه منفی مردان نسبت به زنان در طول تاریخ مربوط می_ شود و در ضمن تضادی که میان جادو و آهن وجود دارد، به خاصیت ضد جادویی بودن آهن در باور مردمان جوامع باستان باز می گردد.