آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۰

چکیده

سیاست اقتصاد آزاد و افزایش ارتباطات در میان شرکت ها، به تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر منجر شده است، از این رو مدیران در عملیات اصلی خود با عدم اطمینان های زیادی مواجه می شوند. برای مقابله با این عدم اطمینان ها مدیران باید از مناسب ترین سیاست های مدیریتی استفاده کنند که این امر از طریق اجرای سازوکارهای راهبری شرکتی میسر می شود. به طور نظری، سازوکارهای راهبری شرکتی، می تواند همچون وسیله ای برای تغییر در ریسک سیستماتیک به کار رود. این نوشتار به بررسی رابطه بین سازوکارهای راهبری شرکتی و ریسک سیستماتیک در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای تحقق این هدف، از اطلاعات 154 شرکت در بازه زمانی 1383 تا 1390 استفاده شده است. روش آماری به کار رفته برای آزمون فرضیه ها، رگرسیون حداقل مربعات معمولی است. مدل پژوهش ابتدا در سطح کل داده ها و سپس به منظور بررسی دقیق تر هر یک از فرضیه ها، بر اساس تقسیم بندی مدل پراستیو (2011) در سطح سه طبقه مختلف از شرکت ها (شرکت های دارای بتای کوچکتر از نیم به منزله شرکت هایی با ریسک پایین، شرکت های دارای بتای بزرگتر از نیم و کوچکتر از یک، نشان دهنده شرکت هایی با ریسک متوسط و شرکت های دارای بتای بزرگتر از یک، نماینده شرکت هایی با ریسک بالا) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین درصد سهامداران نهادی که یکی از عناصر و سازوکارهای راهبری شرکتی شمرده می شود و ریسک سیستماتیک، ارتباط معناداری وجود دارد. رابطه بین درصد اعضای غیر موظف هیئت مدیره و ریسک سیستماتیک در سطح کلی، معکوس و در سایر طبقات شرکت ها معنادار نیست.  

تبلیغات