نویسندگان: علی فتحی

کلید واژه ها: دیلتای تاریخ آگاهی تاریخی زیست جهان هرمنوتیک علوم انسانی

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۶۵ - ۸۳
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۲۳۰

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصه علوم انسانی تبدیل کند تا از قِبَل این رهیافتِ خاص، هم شأن مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریانِ غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همه لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است.در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سه گانه «تاریخ» «جهانِ زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفته ایم. ادعا این است که تاریخ، بنیادِ زیست جهان و بالمآل بنیادِ هرمنوتیک است، که به موجب نسبت های انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم می خورد، «تاریخ» همان «زیست جهان» است در مقام فروبستگی و «زیست جهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز به مثابه منطقِ این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است. البته در سایه چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شأن ابژکتیو علوم (انسانی) می شود نه انسان است، نه زیست جهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریانِ آگاهی است که از آن می توان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.

تبلیغات