فهم نحوه ادراک مردم و مدیریت آن ازجمله مأموریت های اصلی هر رسانه به منظور پیشبرد اهداف خود و در جهتِ انگاره سازی در بین اذهان عمومی است. این مهم در فضای رسانه ای جمهوری اسلامی ایران، که روزانه مورد هجمه رسانه ای نظام سلطه قرار می گیرد، اهمیت دوچندانی می یابد، تا حدی که رهبر انقلاب آن را مهم تر و بسترساز اثرگذاری جنگ اقتصادی دانسته اند. بر این اساس، هر رسانه، مبتنی بر اهداف و مأموریت های خود، راهبردهایی را برای هدایت افکار عمومی در پیش می گیرد؛ شناسایی این راهبردها مستلزم رصد دقیق آن ها و یا دسترسی به اسناد بالادستی آن هاست. نقص این روش در آن است که میزان اثربخشی هر راهبرد مشخص نشده است و گاهی شیوه های به کار گرفته شده در راهبردها مبهم خواهند بود. در این پژوهش تلاش شد تا با تمرکز بر جامعه هدف رسانه ها، راهبردهایی که در هدایت افکار عمومی مؤثر واقع شده اند شناسایی شوند. لذا در ابتدا اقدام به مصاحبه نیمه ساختارمند با 1,250 نفر از مردم تهران شد و پس از آن با بهره گیری از رگرسیون لجستیک و آزمون همبستگی تلاش شد تا باور عمومی، که تحت تأثیر هریک از چهار رسانه ماهواره، شبکه های اجتماعی، صداوسیما و تارنما ها شکل گرفته است، تبیین شود. نتایج گویای آن بود که فضای تقابلی جدی ای میان رسانه ها در عرصه هدایت افکار عمومی وجود دارد و در این فضا شبکه های اجتماعی غالباً در اختیار جریان غیرانقلابی، و تارنما ها در دست جریان انقلابی اند.