آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

 درپی جنگ جهانی دوم با پیشر وی شوروی برای ایجاد حریم امنیت نظامی بین مناطق نفوذ خود و کشورهای سرمایه داری و واکنش ایالات متحده به این تحرکات، نظام دوقطبی جنگ سرد شکل گرفت و امنیت بسیاری از کشورها بویژه ایران در معرض مخاطره قرار گرفت. از این رو پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که ساختار نظام بین الملل در عصر جنگ سرد چه تأثیری بر فرآیند دولت سازی در ایران دوره پهلوی دوم برجای گذاشت؟ فرضیه مورد آزمون پژوهش این است که ویژگی های ساختار نظام بین المللی در عصر جنگ سرد موجب شد پهلوی دوم در راستای حفظ موجودیت کشور و بقای رژیم خود، امنیت جویی را در قالب جهت گیری اتحاد و ائتلاف، در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار دهد؛ به عبارت روشن تر، به دلیل پررنگ بودن وجه نظامی امنیت در دوره جنگ سرد از یکسو و کسری مشروعیت و وابستگی رژیم پس از کودتای 1953 به ایالات متحده از سوی دیگر، امنیت ملی عمدتاً در قالب تنگ امنیت دولت یا امنیت رژیم تعریف شد و در نتیجه پروژه دولت سازی در عصر پهلوی دوم از مسیر اصلی خود منحرف و سمت و سوی نظامی امنیتی به خود گرفت. برای تبیین این موضوع، ترکیبی از نظریه نوواقع گرایی ساختاری و نظریه دولت سازی به کارگرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موقعیت حساس ژئوپلتیکی ایران و الزامات و ضرورت های ساختاری ایفای نقش بازیگر فعال منطقه ای در راهبرد دفاع جهانی ایالات متحده آمریکا در نظم دوقطبی جنگ سرد، ترس از کمونیسم شوروی و ناسیونالیسم رادیکال عربی از مهمترین و بارزترین عوامل تأثیرگذار ساختار نظام بین الملل بر امنیتی نظامی شدن سیاست های دولت سازی رژیم پهلوی دوم به شمار می آید. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای اسنادی است. 

تبلیغات