مسئله اراده آزاد، از دیرباز یکی از مهم ترین مسائل فلسفی بوده است. علامه محمد تقی جعفری و جان سِرل، در سیاق نظام فکری شان، دستاوردی قابل توجه در ایضاح بحث «اراده آزاد»، عرضه کرده اند. در نظر سِرل، داشتن اراده آزاد به معنای دارا بودن اِختیار است، اما علامه جعفری، صِرف آزاد بودن اِراده را به مثابه اِختیار تلقی نمی کند. «اِختیار»، در نظر او، شامل اِعمال و نظارت «من» نسبت به اِراده و سپس نسبت به تصمیم است. هر دو اندیشمند، یکی از شاخصه های اصلی پیداییِ اختیار را حالت گسست یا وقفه ای می دانند که فاعل ، پیش از کنشْ تجربه می کند. جعفری و سِرل، «مَنِ غیر تجربی» را به عنوان یکی از شروط اصلی تحقّق «اراده آزاد» یا «اختیار» در نظر گرفته اند. در نظر سِرل، «مَن» ساحت متافیزیکی ندارد، اما فاقد وجهه مادی است، اما در نگاه جعفری، «مَن»، دارای بُعد متافیزیکی و ساحتی متعالی است. اراده آزاد در منظومه سِرل، به «آگاهی» فروکاهش می یابد. نیز از منظر جعفری، آگاهی یکی از مقوّمات اصلی کنش انسان و وجهه مختارانه اوست. رویکرد جعفری در مسئله امکان یا امتناع اراده آزاد، «اختیارگرایانه» است، اما سِرل، با طرح دو فرضیه، بیشتر در مقام تبیین گر مسئله نقش ایفا می کند. آرای جعفری در دسته ناسازگارگرای آزادی گرا و آرای سِرل طبق قرائت نخست، در دسته ناسازگارگرای تعیّن گرا و مطابق قرائت دوم، در دسته ناسازگارگرای آزادی گرا قرار می گیرد. تلاش این پژوهش در جهت شرح و بسط، و ایضاح مسئله اراده آزاد - نزد جعفری و سرل - با روش توصیفی ۔ تحلیلی است.