سابقه ی ترومای پیچیده در کودکی می تواند به تأثیرات روان شناختی قابل توجهی در بزرگسالی منجر شود که یکی از مهم ترین آن ها ادراک-های ناسازگارانه از خود است. هدف مطالعه ی حاضر، فراهم کردن درکی عمیق از چگونگی ادراک خود در مراجعان بزرگسال ایرانی است که سابقه ای از ترومای پیچیده در کودکی داشته اند. روش پژوهش، پدیدارشناسی تفسیری است که یک روش کیفی است. برای این منظور، 12 مراجع (8 زن و 4 مرد) با سابقه ای از ترومای پیچیده (غفلت هیجانی و فیزیکی و سوءرفتار هیجانی، فیزیکی و جنسی) که به دو کلینیک روان شناسی در تهران مراجعه کرده بودند با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. دو مؤلفه ی اصلی به نام های درک مرکزی از خود و راهبردهای مقابله ای استخراج شد. درک مرکزی از خود، شامل دو طبقه ی اصلی شرم ناسازگارانه و ترس ناسازگارانه بود؛ و راهبردهای مقابله ای، شامل پنج طبقه اصلی اجتناب، برگرداندن خشم نسبت به خود و رفتارهای جبرانی بود. یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.