آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

میزان تعهدات و مسئولیت های دولت رابطه مستقیمی با گستردگی آن دارد. ارزش ها و گرایشات جامعه می تواند مشوق فراگیری دولت بوده و یا با گسترش آن در تضاد باشد و مرزهای آن را تحدید کند. دولت گرایی و بزرگ شدن دولت پس از انقلاب در ایران روندی فزاینده دارد. نگرش ها و ایستارهای ایرانیان نسبت به دولت در این روند فزاینده تعیین کننده است. این پرسش مطرح  می شود که چه رابطه ای میان رشد دولت گرایی در ایران پس از انقلاب و فرهنگ سیاسی ایرانی وجود دارد؟ این پژوهش با بهره گیری از این چارچوب نظری که رابطه بین فرهنگ سیاسی و ساختار سیاسی را مستقیم و مقوم می داند، گستردگی دولت در ایران در دوره جمهوری اسلامی را در مولفه های سه گانه سنتی، اسلامی و مدرن فرهنگ سیاسی مورد بررسی قرار می دهد. بر طبق یافته ها، گذشته استبدادی موجب تداوم ویژگی هایی چون اقتدارگرایی، بی اعتمادی و خودمداری شده است که هریک از این خصوصیات شخصیتی، تمرکزگرایی و گسترش دولت را قوام می بخشد. استیلای فرهنگ دینی به دولت دینی مشروعیت و قداست می دهد، بر مسئولیت های دولت افزوده و گستردگی دولت را به مثابه گستردگی اسلام ترویج می کند. همچنین گزینش ها و کژتابی های ایرانیان از مدرنیته موجب توجیه دولت گرایی و بیشینه شدن ساختار سیاسی گردیده است.

تبلیغات