روش شناسی بنیادین به جای بحث از کیفیت کاربست نظریه های علمی به چگونگی تکوین آنها پرداخته و زمینه های وجودی معرفتی و غیرمعرفتی آن را دنبال می کند. تکوین نظریه فمینیستی در غرب مبتنی بر تحولات معرفتی در فرهنگ غرب و برخی زمینه های غیرمعرفتی بود که در تعاملات فرهنگی ایران و غرب به صورت تقلیدی وارد جامعه ایرانی شد.این پژوهش برآن است تا به روش شناسی بنیادین اندیشه فمینیستی در فرهنگ مولد آن و زمینه های ورود این نظریه به ایران بپردازد. تحولات معرفت شناختی در حوزه علم که به تغییر رویکرد پوزیتویستی به معرفت علمی منجر شد و ظهور فلسفه های وجودگرا که رویکردهای ذات گرایانه به انسان و هستی را به چالش کشید از جمله مهم ترین زمینه های وجودی معرفتی اندیشه فمینیستی در غرب بوده و نقد موقعیت نابرابر اجتماعی زنان در مقایسه با مردان و به چالش کشیدن علوم اجتماعی و انسانی مردانه از جمله زمینه های وجودی غیرمعرفتی فمینیسم در غرب است. همچنین ورود اندیشه های فمینیستی به ایران به بهانه های غیرمعرفتی و غیربومی صورت گرفته و نتیجه آن ناسازگاری این نظریه با فرهنگ جامعه ایرانی بوده است.