ساختار هنری و تکنیکی و ویژگی های ملموس فیلم، در بیننده پاسخ هایی را برمی انگیزد. کارگردان با توجه به روایت، موقعیت های دراماتیک و ملاحظات تصویری، صحنه را تصویر می کند. جریان روایت درون صحنه، با توجه به استانداردهای دراماتیک و تصویری و نحوه قرارگیری دوربین توسط کارگردان خلق می شود. چیدمان عناصر مختلف با نظم خاص، در یک نما، اطلاعات زیادی از زمان و مکان و نحوه زندگی شخصیتها، شرایط روحی آنها و غیره به مخاطب می دهد. این نحوه چیدمان فضای را خلق می کند که استیج کردن قلمداد می شود. در استیجینگ فن های گوناگونی را می توان به کار گرفت که در دید و در نهایت دیدگاه مخاطب تأثیرگذار باشد. مسئله اصلی پژوهش بررسی میزان تأثیر و کارکرد فضاسازی با تأکید بر تکنیک استیجینگ است. روش پژوهش کیفی و با رویکردی توصیفی تحلیلی می باشد. بر این اساس مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی نحوه استفاده مناسب از صحنه و فضایی است که می تواند برای طراحی در نظر گرفته شود تا به فرایند استیج کردن کمک می نماید. این پژوهش پس از ارائه مبانی نظری تحقیق تلاش خواهد کرد برای آشکارسازی بحث انیمیشن «وال-ای» را مورد بررسی قرار دهد.