آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی دو روش مداخله آموزش کیفیت زندگی والدین و آموزش یادگیری اجتماعی هیجانی دانشآموزان بر کاهش علایم اختلال سلوک دانشآموزان انجام شد. این پژوهش به روش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به اختلال سلوک، شهر شیراز، درسال تحصیلی 97-96 بودند. نمونه پژوهش شامل؛ 45 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول؛ والدین 15 نفر از این دانش آموزان دارای، که برنامه آموزشی مبتنی برکیفیت زندگی درمانی را طی 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت نمودند. گروه آزمایشی دوم 15 نفر از دانش آموزان دارای اختلال سلوک که برنامه آموزشی یادگیری اجتماعی – هیجانی را ، طی 8 جلسه 1 ساعتی، دریافت نمودند و گروه سوم؛ گروه کنترل که دانش آموزان و والدین آنها هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. پساز انجام مداخلات آموزشی، پرسشنامه علایم مرضی کودکان، به عنوانپسآزمون توسط والدین، تکمیلگردید. در تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. براساس نتایج بهدست آمده، درگروههای  آزمایش، نسبت به گروه گواه، در مرحله پسآزمون، کاهش معنادار علایم اختلال سلوک مشاهده شد(001/0  P). هر دو مداخله بر بهبود علایم اختلال سلوک تاثیر مثبت داشته است. اما مداخله به روش یادگیری اجتماعی- هیجانی دانش آموزان، نسبت به آموزش کیفیت زندگی در مادران، اثربخشی بیشتری داشته است.

تبلیغات