پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یادگیری ترکیبی بر خودتعیین گری و ابعاد آن و اشتیاق تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور انجام گرفته است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور کرمان در سال تحصیلی 97-98 بوده است که با نمونه گیری در دسترس 30 دانشجو، آموزش ترکیبی و 30 دانشجو به روش آموزش سنتی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفنتد. پس از اجرای پیش آزمون روی دو گروه، گروه آزمایش در معرض مداخله قرار گرفتند و پس از پایان آموزش، روی دو گروه پس آزمون اجرا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودتعیین گری لاگاردیا و همکاران (1993) که پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 86/0 و روایی محتوایی و صوری آن تأیید شده است؛ همچنین پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اقتباس از پینتریچ (1991) و شافلی (2002) با پایایی 78/ و روایی 8/0 بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس22 استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش ترکیبی بر خودتعیین گری و ابعاد آن و اشتیاق تحصیلی دانشجویان تأثیر داشته است. ازآنجاکه خودتعیین گری نشان دهنده آن است که نیازهای شایستگی، ارتباط و خودمختاری برای رشد و بهزیستی روان شناختی ضروری اند و نیز اشتیاق تحصیلی تلاش فراگیران برای یادگیری و کسب مهارت هاست و شرایط مطلوبی را برای فراگیران فراهم می کند تا آنها به معنای واقعی بیشتر یاد بگیرند. براساس یافته های تحقیق پیشنهاد می شود زمینه برای استفاده از رویکردهای آموزش ترکیبی در بهبود کیفیت یادگیری و آموزش فراهم شود.