داوری در خصوص حقوق زنان در همه ابعاد و از جمله تصدی مناصب سیاسی اجتماعی مبتنی بر درک درست از مؤلفه های زیادی از قبیل مبانی، اصول و دلایل فقهی و حقوقی اثبات کننده یا منع کننده و بررسی آنها می باشد. در زمینه دلایل فقهی و موازین حقوقی این مسأله، کتاب ها و مقالات زیادی منتشر شده، ولی از منظر مبانی و اصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله گویای آن است که با توجه به مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و اصول محوری تعیین کننده حقوق و تکالیف، هرچند واقعیت تمایزهای حقوقی در حوزه حقوق خانواده میان زن و مرد قابل انکار نیست، اما تسری این تمایزات به مناصب سیاسی اجتماعی نیاز به دلایل خاص دارد و نمی توان مطابق مبانی و اصول پذیرفته شده، محدودیت تصدی مناصب را در صورت رعایت ملاحظات شرعی، برای همه زنان در نظر گرفت.