امروزه، به دلیل توجه ناکافی به نقش مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی، مدیریت و تصمیم سازی بسیاری از کلان شهر ها به شهروندان چنین تلقین شده است که در امر تأثیرگذاری بر جامعه و سرنوشت آینده شهر، به نوعی ناتوان هستند. از این رو نقش زنان در پیشبرد فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بسیار حساس و حیاتی می باشد. استعداد و توانایی زنان در مشارکت های مدنی موجب پیشبرد و تعالی جامعه در عصر دانایی محور می گردد. کارآفرینی و مشارکت زنان از شاخص های مهم در توسعه یافتگی محسوب می شود. بررسی های اجتماعی و اقتصادی که در زمینه مشارکت زنان در امور جامعه انجام گرفته نیز حاکی از آن است که عوامل اجتماعی و فرهنگی و انتظارات متفاوت جامعه از زن و مرد، از جمله موانع مهم بر سر راه مشارکت زنان به حساب می آیند. بر این اساس، هدف پژوهش، بررسی مشارکت عملکردی زنان، در فضاهای شهری می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. مؤلفه ها در 4 بخش اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در سنجش میزان تأثیرگذاری مشارکت زنان از آزمون پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بالاترین میزان مشارکت در منطقه 20 شهرداری تهران، مشارکت اجتماعی با 2.52 و کمترین آن مشارکت سیاسی با میانگین 1.65 می باشد. همچنین بین مؤلفه های اقتصادی و فرهنگی با نمره 0.688 بیشتری رابطه وجود دارد. همچنین میانگین مقدار بحرانی در مؤلفه اجتماعی 3.89، دارای بیشترین مقدار می باشد.