طلاق، زنگ خطر جدی است که هزینه به سامان سازی آن بیش از هزینه های مقابله با پیامدهای اجتماعی- اقتصادی و سیاسی آن است. از این رو، بررسی علل و پیامد آن و راه های برون رفت از آن باید در برنامه های سیاست گذاران کلان کشور باشد. در این مقاله صرفا با هدف درک بهتر از ارتباط میان آموزش و اشتغال زنان با طلاق، عوامل اقتصادی اجتماعی موثر بر طلاق در سطح استان های ایران با استفاده از ریزداده های طرح هزینه-درآمد خانوار شهری در سال ۱۳۹۳ و کاربرد روش داده های شبه تابلویی بررسی شده است. داده های اولیه شامل 18885 خانوار شهری بوده است که در مرحله اول زیر بخشی از داده ها شامل سرپرستان خانوار مرد و زنِ مطلقه و متاهل (۱۶۵۰۳ مشاهده) انتخاب و در سطح استان ها دسته بندی شدند. براساس داده های اولیه و دسته بندی شده، توصیف داده ای صورت گرفت. در مرحله بعد با روش داده های شبه تابلویی دیتون(۱۹۸۵) و قزوانی و گواید(2001)، مدل تحقیق با لحاظ سن و سواد سرپرست خانوار با تاکید بر آموزش و اشتغال زنان، اندازه و درآمد خانوار، شاغل بودن سرپرست خانوار، به روش حداکثر درستنمایی برآورد گردید. براساس نتایج حاصل از برآورد، اندازه خانوار، اشتغال سرپرست خانوار و با سوادی او و درآمد خانوار احتمال طلاق را کاهش می دهد در حالی که اثر تحصیلات عالی برای زنان و اشتغال آنان بر احتمال طلاق مثبت بوده است. هم چنن رابطه سن و طلاق U وارونه است. یعنی در سال های اولیه زندگی مشترک و سال های انتهایی آن، احتمال طلاق کمتر از سال های میانی زندگی سرپرست خانوار است.