رهبری سازه های اجتماعی پیچیده و پیگیری توأمان اهداف اجتماعی-اقتصادی، دو ضرورت در پژوهش و عمل علوم اجتماعی به شمار می روند. علیرغم آنکه سازه های اجتماعی رهبری پیچیدگی و سازمان اجتماعی، رویکردهایی نوآورانه در پاسخ به این الزامات محیطی هستند، نقاط ضعف هر سازه، منجر به عدم تحقّق اهداف اجتماعی مطلوب می شود. نظر به بنیان نظری مشترک و ویژگی های منحصر به فرد سازه های رهبری پیچیدگی و سازمان اجتماعی و ظرفیت بالای ساز و کارهای ترکیبی در خلق نوآوری اجتماعی، ترکیب عناصر این دو سازه، مولّد نوآوری و پیچیدگی بیشتر برای پاسخ گوئی به نقاط ضعف آن است. بر این اساس، از سویی، رهبری پیچیدگی راهکاری مقتضی برای راهبری سازه های اجتماعی ذاتاً پیچیده بوده و از سویی دیگر، سازمان اجتماعی بستری مناسب برای الحاق اهداف اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود. سازمان های اجتماعی آموزشی که علیرغم فعّالیت در محیطی متلاطم و کمبود منابع مالی ضروری، وضعیت های پایدار محیطی نشان داده اند برای این مطالعه برگزیده شدند. در این پژوهش پدیده ی رهبری پیچیدگی در بستر سازمان اجتماعی آموزشی از منظر تحلیل پدیدارشناسی تفسیری مطالعه شده تا ماهیت تجارب جدید و پیچیده ی رهبران رسمی را تبیین نماید. یافته های پژوهش بیانگر اهمّیت عقلانیت عملی و اخلاق هنجاری در توانمندسازی رهبری پیچیدگی در سازمان اجتماعی به منظور جذب نوسانات داخلی و خارجی و توسعه ی وضعیت های محیطی پایدار است.