حکمت و شرارت در نماد «زن» در سنت یهود، به ویژه در موارد ارائه تصاویر زنانه در ادبیات حکمی همواره مطرح بوده است. این جستار با تمرکز بر یکی از متون قمران، یعنی 4قم184، به تحلیل برخی کارکردهای وجوه حکمت در اندیشه قمرانیان می پردازد. وجود قطعه 4قم184 در میان نسخه های خطی قمران، دال بر اهمیت این متن کنایی در میان انجمن قمران و بازتاب اوضاعی است که این فرقه با آن درگیر بوده است. این قطعه طومارهای بحرالمیت، با شواهدی از کتاب مقدس در سه لایه معنایی واکاوی شده است: نخست، آموزه های اخلاقی که در سنت دیرپای یهود شکوفا شده بود. در لایه معنایی دوم، جنسیت حکمت، با در نظر داشتن ایزدبانوان حکمت بین النهرین و پیش زمینه تاریخی عهد قدیم، انگیزه ادبی الهیاتی دارد. با تحلیل زمینه تاریخی روشن می شود که این شعر در سطح سوم، استعاره ای است از کهانت اورشلیم که همچون زنی شریر در حال اغواگری پرهیزگاران است. بر اساس همین باورِ قمرانیان به کهانت نادرست معبد و حکمت دروغین اورشلیم، آنان از اورشلیم کناره گرفتند.