رهبران کلاس جهانی می بایست در محیط باز جهانی، جایی که در آن فرهنگ های متفاوت، خطرات متنوع و چالشهای فراوان وجود دارد فعالیت نمایند. برای انجام وظیفه در این چنین محیطی آنان نیازمند دانش ، مهارت و ویژگیهای شخصیتی می باشند. شاید در میان این فاکتور ها، هوش هیجانی و هوش فرهنگی سهم بیشتری در موفقیت این رهبران داشته باشد. این دو فاکتور زمینه ای را برای درک بهتر رهبری در محیط های چند فرهنگی و همچنین انطباقاتی که باید صورت پذیرد، فراهم می آورند. این مقاله با فرض تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر موفقیت رهبران در کلاس جهانی به بررسی روابط بین این فاکتورها در جامعه آماری تحقیق که شامل 50 مدیر ارشد بخش های مختلف صنعتی و خدماتی در شهر اصفهان بود پرداخت و بر اساس نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون فرضیه های تحقیق مورد تائید قرار گرفت.