آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

حیث التفاتی یکی از ویژگی های اصلی حالات ذهنی است و از همین رو ، یکی از مسائل فلسفه ذهن تبیین فیزیکالیستی این ویژگی است. موضوع این مقاله بررسی دو جنبه مرتبط به هم این مسئله، یعنی امکان حیث التفاتی و چگونگی تعیین محتوای ذهنی در نظریه غایت شناختی محتواست. بر اساس این نظریه ، تکامل طبیعی ارگانیسم زنده و کارکردهای غایی مبتنی بر آن ، محتوا را متعیّن می کند و به کمک آن می توان تبیینی طبیعی و فیزیکی از حیث التفاتی و محتوا به  دست داد. در این مقاله، پس از بیان مبانی این نظریه (واقع گرایی درباره حیث التفاتی ) طبیعی گرایی و اصل تکامل طبیعی انواع و _ در گام نخست _ دو تقریر اصلی این نظریه ، یعنی معناشناسی دال درتسکی و معناشناسی مصرف کننده میلیکان را مطرح کرده و سپس به ارزیابی آن می پردازیم. مهم ترین اِشکال نظریه، این است که نمی تواند محتوا و معنای مفاهیم منطقی، فلسفی و نیز مفاهیم عدمی را تبیین کند و از این رو  _ حتی اگر بتواند در مفاهیمی که ارتباط نزدیکی با امور زیستی دارند، شرایط لازم و کافی تعیین محتوا را مشخص کند _ در خصوص مفاهیم پیش گفته با مشکل مواجه است و به همین دلیلْ ناتمام به حساب می آید.  

تبلیغات