آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

 هدف : تحقیق حاضر با هدف پاسخ به این سؤال کلیدی انجام شد که: آیا رویکرد مطالعه و سبک یادگیری با سطح تفکر انتقادی دانشجویان رابطه دارد؟ روش: جامعه تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گیلان در سال تحصیلی 97-96 است که بر اساس فرمول جامعه محدود کوکران، 386 نفر از آنان با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تأمین روایی محتوا، از نظر جمعی از اساتید، استفاده و اصلاح لازم لحاظ شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از سازگاری درونی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، خی دو، تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای اس.پی.اس.اس-25 و آموس-24 انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج و سطح معناداری به دست آمده، سبک یادگیری و سبک مطالعه دارای تأثیر معناداری بر تفکر انتقادی اند. نتیجه گیری: یادگیری، نتیجه و برایند آموزشهای برنامه ریزی شده یا تجربی است که بر اثر تمرین یا برخورد مستمر در فرد نهادینه شده و نمود بیرونی در رفتار دارد. در مکاتب مختلف، یادگیری در هر زمان و مکان و موضوعی، شرایط و مهارتهای خاصی را طلب می کند. بدین سبب، مهارتهای یادگیری قرن بیست ویکم را مجموعه ای از مهارتها همچون: تفکر انتقادی، فنّاوری اطلاعات، ارتباط تعاملی و مؤثر، خلاقیت و ریسک پذیری، مهارتهای بین فردی، مسئولیت شخصی، اجتماعی و مدنی، بهره وری بالا، اولویت بندی، برنامه ریزی و مدیریت، انعطاف پذیری و سازگاری و اعتماد به نفس دانسته اند.

تبلیغات