الگوی ایرانی - اسلامی مسیر، راه، رفتار، تلاش دائم برای برآورده کردن پیشرفت فزاینده و زندگی شرافتمندانه و حق توسعه یافتگی مستمر و شهروندسازی فعال است . ابزاری است برای رسیدن به نهایت، نهایتی که دربردارنده ی پیام ها، دیدگاه ها، و اهداف جمعی و مشترک شهروندان در سکونتگاه های انسانی است. و جهت حرکت در مسیری است که دیدگاه ها و اهداف شهروندان در سکونتگاه های انسانی را تحقق می بخشد. این الگو به مثابه ی بیانیه های حقوقی در چارچوب الگوی توسعه ی پایدار بومی، حق توسعه یافتگی (حق زندگی شرافتمندانه و حق رفاه و بهزیستی و حق عدالت اجتماعی و پیشرفت اقتصادی و حق محیط زیست سالم و پاک و حق شهروندی) یا حقوق همبستگی نامیده می شود که به لحاظ داشتن منافع جمعی و حقوق جمعی از وظایف حاکمیتی دولت ها به شمار می رود. با این توصیف، چشم انداز الگویی بوم مبنا تفسیر و تعبیر ملتی از آینده ی خوش است و آرمان ملی است که توسط ملت و دولت در چارچوب یک سازمان دهی تصمیم گیری مشارکتی (سیاست گذاری، برنامه ریزی و حکم روایی) خود را برای مدت معین نشان می دهد. در این چارچوب پرسش های راهبردی عبارت اند از: شهروندان روستایی در سرزمین چه تفسیر و تعبیری از آینده ی خویش (توسعه یافتگی) در چارچوب چشم انداز الگویی دارند؟ دست یابی شهروند روستایی ایرانی به حقوق توسعه یافتگی در چارچوب چشم انداز الگویی چه میزان است؟ در این مقاله تلاش شده است با استفاده از ادبیات موجود و تجربه ی زیستی در الگوسازی با شیوه ی استدلال عقلانی و انتقادی با روش تحلیل محتوا به واکاوی متن الگوی پیشنهادی پرداخته شود و به پرسش های مطرح شده در مقاله پاسخ علمی داده شود. نتایج نشان می دهد که در برنامه ی پیشنهادی سیاستی الگوی ایرانی - اسلامی، پیش فرض ها، روش شناسی، ساختار همسو با قانون اساسی، جایگاه حقوقی، مدیریتی و نهادی (سازمان دهی سازمان ها، قوانین، مقررات، رویه ها، رفتارها و...) تفکیک وظایف سیاستی قوای سه گانه، هماهنگ کننده ، نهادهای جدید (ابقا، حذف، ادغام و شکل گیری نهادهای جدید)، شیوه ی فرهنگ سازی و اطلاع رسانی، شیوه ی مدیریت برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی در سطوح مختلف واحدهای سرزمینی در متن ارائه شده ی الگو مشخص نیست.