این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه گری ترس از ارزیابی منفی در رابطه خودناتوان سازی و ناپایداری حرمت خود انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان دختر پایه هشتم متوسطه (با میانگین سنی 14 سال) تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. بر اساس طرح زمینه یابی، نمونه ای متشکل از 150 دختر پایه هشتم به روش نمونه برداری در دسترس با استفاده از نسخه کوتاه ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لیری، 1983)، مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودولت، 1982) و مقیاس حرمت خود ناپایدار (چابرول، روسیو و کالاهان، 2006) بررسی شدند. داده ها با روش رگرسیون تحلیل شد و نتایج نشان داد که حرمت خود قادر به پیش بینی هر دو بعد خودناتوان سازی است. نتایج از نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی در رابطه بین ابعاد خود ناتوان سازی و ناپایداری حرمت خود حمایت کرد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ناپایداری حرمت خود تاحدودی از طریق ترس از ارزیابی منفی، بر خود ناتوان سازی تأثیر می گذارد. در نتیجه با تمرکز بر الگوی نظری و پرداختن به ترس از ارزیابی منفی می توان موجب ارتقای پایداری حرمت خود در نوجوانان شود.