هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی با اجرای روتین های مثبت بر کاهش مشکلات زمان خواب و بهبود رابطه کودک-مادر بود. جامعه آماری کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دچار مشکلات زمان خواب مهدکودک های شهر شیراز را دربر گرفت. 30 زوج مادر-کودک به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های روتین مثبت، قصه گویی مبتنی بر دلبستگی و گواه جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش در جلسه های آموزشی شرکت کردند. پس از پایان مداخله ها، پس آزمون اجرا شد. ابزارها شامل پرسشنامه عادات خواب کودکان (اوونز و دیگران، 2000) و مقیاس رابطه والد-کودک (پیانتا، 1992) بود. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر حاکی از آن بود که قصه گویی مبتنی بر دلبستگی، علاوه بر اینکه همچون راهکار روتین های مثبت توانست از مزاحمت های زمان خواب کودک بکاهد، منجر به بهبود معنادار رابطه والد کودک، به عنوان یکی از همبسته های مشکلات خواب شد. از این رو کاربرد بالینی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی نه تنها در مورد بهبود مشکلات خواب بلکه برای ارتقای سلامت عاطفی و روانی کودک و خانواده قابل توجه است.