هدف پژوهش حاضر تعیین نقش رابطه والد-فرزند و متغیرهای مرتبط با درد در افسردگی مادران مبتلا به آرتریت روماتوئید (RA)، مالتیپل اسکلروزیس (MS) و کمردرد مزمن (LBP) بود. نمونه ای مشتمل بر 67 بیمار مبتلا به LBP، 60 بیمار مبتلا به RA، 63 بیمار مبتلا به MS از بیمارستان های آتیه، امام خمینی، و انجمن ام اس و 65 مادر غیربیمار به صورت در دسترس انتخاب شدند. تمامی شرکت کنندگان به مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی-42 (DASS-42؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس رابطه والد-کودک (PCRS-S؛ پیانتا، 1992) پاسخ دادند. مادران بیمار به مقیاس دیداری شدت درد (VAS؛ وورز و لویی، 1990) و پرسشنامه ناتوانی ناشی از درد (RDQ؛ رولند و موریس، 1983) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند شدت افسردگی مادران بیمار و سالم تفاوت معنادار دارد. افزون بر آن، ناتوانی ناشی از درد و تعارض در رابطه مادر-فرزند، افسردگی مادران بیمار را به شکل مثبت معناداری پیش بینی کرد. بنابراین می توان دریافت ناتوانی و تعارض در رابطه مادر-فرزند با سطح افسردگی مادران مبتلا به بیماری مزمن رابطه دارد.