هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای نگرانی در رابطه بین راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان و افسردگی و اضطراب بود. ٣۶۷ دانشجو (٢٨٨ مرد، ۷٩ زن) به روش نمونه برداری طبقه ای از دانشکده مهندسی دانشگاه علوم تحقیقات فارس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به سیاهه افسردگی بک (بک، استیر و براون، ١٩٩۶)، سیاهه اضطراب بک (بک و اپستین، ١٩٩٣)، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (می یر، میلر، متزیگر و بورکووک،١٩٩٠) و پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون، ٢٠٠٢) پاسخ دادند. برای تحلیل یافته ها از آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان دادند با واسطه گری نگرانی، راهبردهای سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان (راهبرد نشخوار فکری) با افسردگی و اضطراب رابطه مثبت و راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان (تمرکز مثبت مجدد) با افسردگی و اضطراب رابطه منفی دارد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان نقش مهمی در پیش بینی نگرانی، افسردگی و اضطراب ایفا می کنند.