در این پژوهش میزان و عوامل ایجادکنندة فرسودگی شغلی دورة میانسالی و مشاغل خدمات انسانی مورد بررسی قرار گرفت. 1473 نفر از افراد میانسال شاغل در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور از هشت استان به روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامة ویژگی های جمعیت شناختی، سیاهة فرسودگی شغلی مزلاچ (مزلاچ و جکسون، 1981) و سیاهة محقق ساختة عوامل فرسودگی شغلی را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که 47 درصد از نمونة پژوهش به فرسودگی شغلی بالا، 24 درصد به فرسودگی شغلی متوسط و 29 درصد فرسودگی شغلی پایین دارند. تفاوت بین سطوح مختلف فرسودگی شغلی افراد در تمامی عوامل فرسودگی شغلی معنادار بود. تفاوت بین افراد دارای سنوات خدمت زیاد و کم در زیرمقیاس های فرسودگی شغلی (خستگی هیجانی، شخصیت زدایی و فقدان تحقق شخصی) معنادار بود، اما در مقیاس کلی فرسودگی شغلی تفاوت معنادار وجود نداشت. از بین عوامل فرسودگی شغلی اثر اضافه بار شغل، مهارگری، پاداش ها و نظام ارزش ها بر میزان فرسودگی شغلی معنادار بود. تلویحات این یافته ها در رابطه با پیشگیری و درمان فرسودگی شغلی میانسالی به منزلة یک رویداد بالقوه در خلال فرایند تحول روان شناختی در بافت های حرفه ای انسانی مورد بحث قرار گرفتند.