آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

قهرمان با تمام پیچیدگی ها و کنش هایی که در مجموع فضایِ نمایشی که از جنبه دیداری و غیر دیداری را به وجود میآورد، بخصوص در دو سنت مذهبی (تعزیه) و ملی (شاهنامه) کمتر موردتوجه پژوهشگران واقع شده است. گاهی پدیدآورندگان آثار، شخصیت اصلی را در سایه قرار داده و به کنش های دیگر قهرمانانِ فرعی میپردازند. این پژوهش سعی دارد تا ضمن پردازش به "مفهوم جهانِ حماسی وجهانِ تراژیک" دو سنت مذهبی و ملی و به ویژه قهرمان به عنوان رکن اصلی پدیدآورنده و جلوبرنده به تمامی وجوه شکل گیری با تکیه بر مفاهیمی که ساختار قهرمان را شکل میدهند گامی هرچند اندک در تئوریزه کردن این بنیانهای نمایشی بردارد.این پژوهش میکوشد تا با تکیه بر مفهوم «جهانِ حماسی» و «جهانِ تراژیک»، فرایند گذر از ادبیات حماسی (شاهنامه) به ادبیات تراژیکِ (شبیهنامه)را بررسی کرده. در همین راستا به چیستی و چرایی «قهرمان» به عنوان عنصر پیش برنده و شکل دهنده این دو گونه پرداخته خواهد شد و بارزترین مصداق «قهرمان» در این دو گونه، رستم (در ادبیات حماسی شاهنامه) و امام حسین ع (در متن شبیهنامههای تعزیه) مورد مقایسه قرار خواهند گرفت.

تبلیغات