آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

متأثر از انگاره مقبولیت یافته نزد فلاسفه علم تاریخ از معرفت آرمانی به مثابه بازنمایی عینی جهان در آیینه ذهن، هرگونه واکاوی درجه دوم در خصوص دانش تاریخی ناگزیر از بازشناسی سهم فاعل شناسا در فرآورده های معرفتی است.با عطف نظر به این شرایط، پرسش از آنکه مورخان روایت های تاریخی را کشف می کنند یا بر می سازند، گامی مهم در گره گشایی از مسائل فراروی دانش تاریخی است. راهبرد مقاله پیش رو جهت پاسخ بدین پرسش ایضاح مفهومی سازه گرایی و واقع گرایی و همچنین پرده برداری از منطق تفکر تاریخی است. واقع گرایان صورت و محتوای روایت های تاریخی را در تناظر با صورت و محتوای واقعیت های گذشته می بینند؛ درحالی که از نظر سازه گرایان، مورخان در طی فرآیند طرح اندازی، طرح های مفهومی شان را بر داده های بی شکل تحمیل و فرافکنی می کنند. به نظر می رسد با توجه به نقش نقطه نظرات و طرح های مفهومی مورخان در منطق تفکر تاریخی، دیدگاه سازه گرایان تصویر صحیح تری از ماهیت دانش تاریخی ارائه می کند

تبلیغات