سیاست گذاری در ایران به دلیل گسیختگی دو مرحله ی تدوین و اجرا، اغلب متفاوت از آن چه وعده داده شده، عملیاتی گشته و جوامع دانشگاهی نیز به دلیل تخصص گرایی ناگزیر تحلیل ها و راهبردهای متفاوت و بعضاً متعارضی از زاویه ی دید خود برای سیاست سازان ارائه نموده اند که ظرفیت ترمیم گسیختگی مذکور را نداشته است. لذا محققان با بکارگیری الگوی تحلیلی چندجانبه گر "عقلانیت ترکیبی" اسنلن امکان های نقد و بررسی جامع سیاست های دولتی در جوامع علمی و متعاقب آن ارائه ی بازخوردهای همسو و منطبق که ظرفیت راهبردی و ترمیمی داشته باشد را در دستور کار قرار دادند. محققین با مطالعه ی موردی "طرح توزیع سهام عدالت" در قالب عقلانیت ترکیبی اسنلن که شامل چهار نوع عقلانیت (اقتصادی، سیاسی، قانونی و حرفه ای) است؛ تلاش دارند محذورات پیش گفته بر سر راه سیاست گذاری را مرتفع نمایند. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای – مصاحبه ای غیرساختارمند و روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیلی- ساختاری است. جامعه ی آماری پژوهش شامل بیست مصاحبه شونده می باشد که به صورت قضاوتی انتخاب شده اند. هر حوزه ی عقلانیت را پنج متخصص مرتبط پوشش داده اند. یافته ها نشان می دهد طرح توزیع سهام عدالت به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش از اندازه به الزامات عقلانیت سیاسی متفاوت از آن چه وعده داده شده، عملیاتی شده است. راهبردهای پیشنهادی نیز شامل حوزه های قانونی، سیاسی، اقتصادی و اجرایی می باشد.