این مقاله با هدف بررسی زمینه های فکری تکوین و تداوم دولت اقتدارگرا در چین در پی پاسخگویی به این پرسش است که چرا جامعه سیاسی چین از ابتدا مولد و میزبان دولت های اقتدارگرا بوده و این اقتدارگرایی در تمامی اعصار حتی در جهان امروز که بسیاری از جوامع تجربه ای هرچند شکلی از دموکراسی داشته اند تداوم یافته است؟ به منظور پاسخگویی به سؤال، این مقاله با مفروض گرفتن عواملی همچون سرزمین پهناور، اقتصاد کشاورزی و یا تهاجم خارجی با برجسته کردن وجه فکری، این فرضیه مورد سنجش قرار می گیرد که بررسی زمینه های فکری و اندیشه سیاسی چین در سه دوره باستان، معاصر و میانه نشان می دهد که توجه به سنت دولت اقتدارگرا، امری ریشه دار و متناسب با زمینه های فکری جامعه چین بوده است. حتی مولفه های پیش گفته نیز با جریان های فکری مولد اقتدارگرایی رابطه ای تکمیلی داشته اند. یافته های این پژوهش در نتیجه واکاوی سنت فکری و اندیشگی چین نشان می دهد که تاثیر زیاد مکاتب فکری مشوق اقتدارگرایی در دروان باستان و میانه بر فعل سیاسی چین و تداوم سنت گرایی کنفوسیوسی و ظهور کمونیسم در عصر مدرن در واکنش به نفوذ و سلطه غرب منجر به تقویت و تداوم اقتدارگرایی دولت در چین شده است. بحث از سنت دولت قدرتمند و اقتدارگرا در چین، در کنار تمرکز بر مهم ترین ویژگی های فکری و اندیشگی چین در ادوار باستان، میانه و معاصر در قالب مهم ترین مکاتب فکری- فلسفی و اندیشمندان مهم منتسب به هر یک از این نحله ها، بخش های اصلی این نوشتار برای بررسی فرضیه را تشکیل می دهند.