آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

این تحقیق، پژوهشی معنی شناختی   تاریخی است که دو فعل ساده «ایستادن» و «نشستن» را در تاریخ بلعمی ازنظر معنایی بررسی کرده است. برای دستیابی به نتیجه ای جامع تر و کامل تر، نتایج این بررسی با معانی مختلف این دو فعل در متون فارسی میانه و شواهدی از فارسی معاصر مقایسه شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از دو مؤلفه اصلی فعل «ایستادن» یعنی «+سرپابودن» و «+سکون» که برآمده از مفهوم ریشه ایرانی باستان این فعل است مؤلفه «+سکون» چه به صورت عینی و فیزیکی و چه به صورت انتزاعی و ذهنی در بیشتر ابعاد معنایی این فعل مشترک است. همچنین بررسی «ایستادن» ازنظر کاهش و گسترش معنایی در یک نگاه کلی و تنها برپایه تعداد معانی فعل ها بیانگر این است که «ایستادن» در تاریخ بلعمی نسبت به دوره میانه گسترش معنایی و در دوره معاصر نسبت به تاریخ بلعمی کاهش معنایی داشته است. بررسی فعل «نشستن» از دیدگاه مؤلفه های معنایی نشان دهنده این است که دو مؤلفه «+جهت پایین» و «+سکون» که برگرفته از معنای ریشه ایرانی باستان این فعل است چه به صورت عینی و فیزیکی و چه به صورت انتزاعی یا ذهنی در بیشتر معانی این فعل دیده می شود. همچنین مقایسه معنایی فعل «نشستن» در دوره های مختلف بیانگر آن است که این فعل در هر دوره نسبت به دوره پیشین خود گسترش معنایی داشته است. درمجموع با توجه به مؤلفه های معنایی مشترک میان معانی مختلفِ هریک از این دو فعل، می توان «ایستادن» و «نشستن» را فعل هایی چندمعنا خواند.

تبلیغات