هدف این پژوهش، شناخت و تبیین تعیین کننده های فرهنگی جهت گیری پوششی زنان است. جامعه آماری پژوهش، زنان گروه سنی 15 تا 49 ساله شهر شیراز در سال 1396 می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله، 550 زن از بین محله های مناطق دهگانه شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته، شامل 43 گویه است که روایی سازه آن(65/0) و پایایی آن(78/0) می باشد. برای تجزیه و تحلیل روابط ساختاری تعیین کننده های فرهنگی پژوهش، از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رسانه های نوین ارتباطی خارجی با بارعاملی (41/0)، شبکه های مجازی با بارعاملی (45/0)، گسترش ارزش های فمینیستی با بارعاملی (43/0)، مصرف گرایی با بارعاملی (51/0)، لذت گرایی با بارعاملی (36/0) و نگرش نسبت به زن با بارعاملی (13/0)، به عنوان پیش بینی کننده های فرهنگی، نقشی تعیین کننده در شکل دهی و جهت گیری پوششی زنان مورد مطالعه داشته اند. شاخص های برازش مدل ساختاری پژوهش نیز ضمن تأیید فرضیه ها، نشان می دهند که مدل تدوین شده از حمایت چارچوب نظری و ادبیات پژوهش برخوردار است و پیش بینی کننده های درون مدل در مجموع با بارعاملی (55/0) همبستگی نیرومندی با جهت گیری پوششی داشته و 30% از تغییرات جهت گیری پوششی زنان را تبیین می کنند. ضمن آن که در این پژوهش، رسانه های داخلی و سیالیت هنجارهای دینی نقشی تعیین کننده در جهت گیری پوششی زنان نداشته اند.