انسان ها دارای یک اندیشه واحد در باب مسائل مختلف زندگی نیستند و هرکس بر طریق خواست خویش سلوک دارد. این تفاوت ها در هر جامعه ای ناگزیر است و سبب ایجاد دیگرگونی است. مساله مهم دنیای معاصر ما چگونگی در کنار هم قرار دادن انسان ها علیرغم تفاوت هایشان است. از این منظر، مفاهیم و موازین حقوق بشری جهت عدم تقابل و روبه رو نبودن انسان ها به منصه ظهور رسیدند و با شناسایی حق های مهم بشری درصدد ایجاد جامعه ای روادار برآمدند.
یکی از اولین و مهمترین حق های بشری آزادی است و یکی از جلوه های آن آزادی اندیشه است که سبب آزادی انتخاب در باب مسائل مختلف از جمله مسائل سیاسی می گردد و تنوع در پهنه ی اندیشه را فراهم می آورد و سبب پیدایش دسته بندی های گسترده در جامعه می گردد و چون ابنای انسانی با هم برابر و مساوی در خلقت اند پس باید به اندیشه ورزی متفاوت که نتیجه آزادی فرد است احترام گذارده شود. رهنمون و روشنگری حقوق بشر معاصر برای در کنار هم نگه داشتن انسان ها علی رغم تفاوت ها، مدارا و شکیبایی است از جمله در مسائل و اختلافات سیاسی که این امر به تکرار در اسناد گوناگون بین المللی بیان شده تا هدایتگر طی طریق باشند. سعی ما بر این است تا تبار این شکیبایی را در اسناد حقوق بشری معاصر جستجو کنیم، انگاره های آن را دَریابیم و دُرّ یابیم.