مسکن روستایی به طور طبیعی تجلیگاه شیوه زیستی- اقتصادی-اجتماعی- روستایی به شمار می رود و الگو و عملکردهای آن در پیوند با عرصه مکانی- فضایی، به مثابه دریچه ای است به شناخت چشم انداز و روندهای حاکم بر زندگی و فعالیت روستا. هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های پایداری مسکن در استان لرستان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا برای انتخاب حجم نمونه با توجه به وسعت منطقه مورد مطالعه در گام نخست برای مشخص نمودن مناطق همگن از تحلیل عاملی استفاده شد،نتایج آزمون تحلیل عاملی مشخص نمود که اقلیم منطقه حاصل تعامل 3 مؤلفه مختلف یعنی(مؤلفه حرارتی ، مولفه رطوبت و مولفه بارش ) می باشد. این عوامل با مقادیر ویژه بیش از 1 حدود 35/73 درصد از کل واریانس را توجیه می کنند. سپس با استفاده از روش تحلیل خوشه ای وارد[1] به خوشه بندی شهرستانها پرداخته شد. بر اساس تحلیل خوشه ای شهرستان های استان در 3 پهنه اقلیمی قرار گرفتند. پس از مشخص شدن مناطق همگن اطلاعات مربوط به تعداد خانوار، موقعیت طبیعی و فاصله هر روستا تا مرکز شهرستان دسته بندی گردید و وارد محیط GIS شد. در هر پهنه بر اساس این سه عامل به تعداد حالتهای ایجاد شده در محیط GIS (query) گرفته شد و فراوانی روستاهای هر دسته در پهنه های همگن مشخص شد. در مجموع تعداد 50 روستا به صورت نمونه انتخاب گردید. برای شناسایی شاخص های سنجش مسکن پایدار و نماگرهای مرتبط با آنها با تاکید ویژه مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی بهره گیری شد و بر این اساس 4 قلمرو 13متغیر و 73 گویه مطرح در این زمینه شناسایی گردید و مبنای طراحی پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی تحقیق در مطالعات میدانی- قرار گرفت جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در روستاهای استان لرستان می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 500 سرپرست خانوار انتخاب گردید و به همین تعداد 500 پرسشنامه تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مطالعات میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی(آزمونT و آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج حاصل آمار توصیفی نشان می دهد که تفاوت هایی میان فضاهای مسکن و مشخصات آنها در پهنه های مختلف به لحاظ ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون های T تک نمونه ای نشان می دهد که در مجموع سطح پایداری ابعاد مسکن در پهنه های مختلف پایین می باشد همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که به لحاظ بعد کالبدی پهنه نیمه مرطوب باتابستان گرم و زمستان معتدل و پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد در یک طبقه قرار می گیرند و وضعیت مناسب تری نسبت به پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد دارند. همچنین به لحاظ بعد اقتصادی روستاهای استان در دو طبقه قرار گرفته اند یعنی پهنه نیمه مرطوب باتابستان معتدل و زمستان سرد وضعیت مناسبتری به سایر پهنه ها دارد ، همچنین به لحاظ بعد اجتماعی روستاهای مورد مطالعه در دو طبقه قرار گرفته اند نتیجه آزمون نشان می دهد که پهنه نیمه خشک باتابستان بسیار گرم و زمستان نسبتا سرد وضعیت نامناسب تری نسبت به سایر پهنه ها دارد. در نهایت به لحاظ بعد زیست محیطی چون هر سه پهنه در یک طبقه قرار گرفته اند، نشان می دهد وضعیت هر سه پهنه یکسان می باشد و تفاوتی با هم ندارند. [1].Ward