امروزه مرز موجود بین گرایشات علمی برداشته شده و علوم مختلف به دلیل پیچیدگی و بار علمی زیاد در یکدیگر ادغام شده و یا مکمل هم گشته اند .حسابداری در قرن حاضر بر خلاف گذشته ،دانشی توصیفی –تحلیلی است که معاملات و رویدادهای دارای اثر مالی بر واحدهای اقتصادی را توصیف و تحلیل می کند .در جهان امروز رد پای رفتار انسانی در تهیه و ارائه گزارش های مالی ثابت شده است .نمونه این رفتارها ،رفتار های سیاسی مدیران است .ریشه اصلی آن نیز تضاد منافع موجود بین مدیران و استفاده کنندگان برون سازمانی از اطلاعات مالی است که از تئوری نمایندگی سرچشمه می گیرد . .تصمیمات گرفته شده توسط مدیران لزوما با خواسته ها و آرزوهای سهامداران منطبق نیست. هر طرف برای این که عاقلانه رفتار کنند اقداماتی را انجام می دهد که برای خودش منتفع سودمند باشد، بی آنکه لزوما نفع طرف دیگر را به حساب آورد. رفتار سیاسی در جایی که مدیران با مسائل مالی روبرو می شوند ، بیشتر نمود پیدا می کند ، مسئله اینجاست که محاسبه و مدیریت سود یک امر مجازی ، ولی قدرت سیاسی و رفتار سیاسی یک واقعیت است . بنابراین می توان انتظار داشت رفتارهای سیاسی مدیران در اطلاعات مالی گزارش شده توسط آنها منعکس گردد. در این مقاله ابتدا نظریه های مربوط به مدیریت سود و هموار سازی سود را توضیح داده ، سپس رفتارسیاسی مدیران و عوامل موثر بر آن را شرح داده و در نهایت با ایجاد یک مدل ترکیبی عواملی که در مدیریت سود و رفتار سیاسی مدیران نقش دارند را ارائه می شود .