پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر داستان های فلسفی ایرانی، غیرایرانی و داستان های عادی بر رشد تفکر فلسفی کودکان پایه اول ابتدایی شهر شیراز اجرا شده است. در این پژوهش از روش تحقیق نیمه-آزمایشی استفاده شده است، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای 54 دانش آموز پسر و 41 دانش آموز دختر از ناحیه یک آموزش وپرورش شیراز انتخاب و در گروه های داستان های فلسفی ایرانی، غیرایرانی و داستان های عادی، با توجه به جنسیت تقسیم شدند(6گروه). ابتدا پیش آزمون تفکر فلسفی فیلیپ کم روی گروه ها اجرا شد، سپس گروه ها به مدت 10 هفته تحت آموزش های لازم قرار گرفتند و در انتها پس آزمون بر روی آنها اجرا شد. نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از روش نمره-ی افزوده، آزمونt، تحلیل واریانس و آزمون تعاقبی شفه نشان داد که فرضیه ی اول پژوهش مبنی بر تاثیر داستان های فلسفی ایرانی بر رشد تفکر فلسفی دانش آموزان اول ابتدایی تایید شد (07/2 = t ، 04/0 P)، فرضیه ی دوم پژوهش مبنی بر تاثیر داستان های فلسفه غیرایرانی بر رشد تفکر فلسفی دانش آموزان پایه اول تایید نشد. نتایج فرضیه ی سوم نشان داد که دانش آموزانی که با کتاب های فلسفی ایرانی آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزانی که کتاب های فلسفی غیرایرانی یا عادی را مورد استفاده قرار داده، از میانگین بالاتری در تفکر فلسفی برخوردارند. فرضیه چهارم پژوهش، میانگین بالاتر تفکر فلسفی پسران را در مقایسه با دختران در داستان های فلسفی ایرانی نشان داد و بالاخره در فرضیه ی آخر، تفاوت معنی داری بین پسران و دختران که داستان های غیرایرانی را استفاده کرده بودند، دیده نشد.