هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تغییر پذیری فاصله کانون توجه از طریق خودگویی آموزشی بر یادگیری فورهند تنیس روی میز بود. شرکت کننده ها پس از پیش آزمون، طی شش جلسه به تمرین 180 ضربه فورهند با تکرار کلمات نشانه ""کمی چرخش"" در مورد دست (ساعد را کمی به سمت بیرون بچرخانند) در گروه کانون توجه درونی، ""کمی باز"" در مورد حرکت راکت (صفحه راکت هنگام ضربه کمی باز باشد) در گروه کانون توجه بیرونی نزدیک، ""بالای تور"" در مورد حرکت توپ (توپ را روی تور بفرستند) در گروه توجه بیرونی دور پرداختند. گروه کنترل طی دوره اکتساب، بدون خودگویی تمرین کرد. دو روز پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری در شرایط مشابه و بعد از استراحت آزمون انتقال با تغییر جهت هدف (فورهند موازی) و هر دو بدون خودگویی انجام گرفت. دقت اجرای فورهند تنیس روی میز با یک مقیاس پنج ارزشی (لیائو و مسترز، 2001) و الگوی ضربه با استفاده از مقیاسی محقق ساخته سنجیده شد . نتایج تحلیل واریانس پنج گروه در شش جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و همچنین تحلیل واریانس یکطرفه، اکتساب، یادداری و انتقال دقت فورهند گروه کانون توجه درونی به طور معناداری کمتر از سایر گروه ها بود (05/0P<). علاوه بر این، اثر افزایش فاصله کانون توجه بر اکتساب و یادداری الگوی فورهند معنا دار بود. اثر کانون توجه بیرونی نزدیک بر یادداری الگو نیز معنا دار بود، ولی انتقال الگوی ضربه در گروه کنترل به طور معناداری بیشتر از کانون توجه بیرونی دور بود (05/0P <). بنابراین برای آموزش فورهند به نوجوانان مبتدی استفاده از خودگویی با افزایش فاصله کانون توجه و کانون توجه بیرونی نزدیک و عدم استفاده از کانون توجه درونی توصیه می شود.