آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

محور اصلی این نوشتار بررسی وضعیت متون ترجمه ای در گستره علوم اجتماعی در جامعة ماست. فرض اولیه ما این است که متون علمی موجود، در حالی که نمودی از توسعه علمی هستند، می توانند منبعی برای توسعة علم و فرهنگ نیز باشند. یادآوری می کنیم که در این بحث تأکید ما بیشتر بر متون ترجمه ای است که مخاطب آنها اجتماع علمی و به ویژه فضای آموزشی دانشگاهی است. پس متونی که در این بررسی می گنجند با جهان آموزش و یادگیری و رابطه استاد و دانشجو پیوند دارند و ازهمین رو حساسیت آن دوبرابر می شود. اگر در این مقاله بر اهمیت زبان و معادل گزینی واژه های تخصصی تأکید داریم بیشتر به حوزه جامعه شناسی زبان و مباحث انسان شناسی فرهنگی مربوط است. گفتنی است شواهد عملی و نظری موجود بر اهمیت و ضرورت ترجمه متون علوم اجتماعی از زبان بیگانه به زبان فارسی گواهی می دهند. با اینکه اهمیت و ضرورت وجودی متون ترجمه ای در فضای آموزشی و پژوهشی ما انکارناپذیر است، و هرچند برخی مترجمان باصلاحیت ترجمه های ستایش برانگیز و ارزشمندی از برخی متون کلاسیک و ضروری برای مطالعه دانشجویان ارائه داده اند، ارزش علمی و کیفیت ترجمه بخش بزرگی از آثار منتشرشده دچار برخی نارسایی ها و تنگناهاست که ما آنها را زیر عنوان های فرعی آشفتگی و ناهماهنگی در کار ترجمه متون علوم اجتماعی بررسی کرده ایم. در این مقاله، کار ترجمة متون علوم اجتماعی را به منزلة فعالیتی علمی در قلمرو جامعه شناسی علم و برپایة پیوند ساختار/کارگزار و رابطة دیالکتیک بین آنها بررسی کرده ایم. به این معنی که تأثیر متقابل کنشگر علمی یا مترجم (به منزلة کارگزار) و اجتماع علمی (به مثابة ساختار) را به بحث گذاشته و نتیجه گرفته ایم که توسعه نیافتگی این دوگانه، و به عبارت روشن تر، تک روی و فردمحوری کنشگر علمی و بلوغ نیافتگی اجتماع علمی در جامعة ما ازجمله موانع مهم کم توسعه یافتگی علم و ازجمله کار ترجمه است که موضوع اصلی این مقاله است.

تبلیغات