آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

تقریباً همة ما به نقش پررنگ فعالیت ورزشی در بسیاری از جنبه های زندگی روزمره و تا حدودی عملکردهای شناختی آگاهیم، ولی مسئله ای که اخیراً ذهن محققان را درگیر کرده، بررسی تأثیر انواع مختلف فعالیت های ورزشی بر عملکردهای شناختی و از طرف دیگر سازوکارهای واسطه ای این اثر است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی بر میزان توجه و عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز (BDNF) دانشجویان کم تحرک بود. به این منظور از میان دانشجویان دانشگاه تهران، 46 دانشجوی کم تحرک (میانگین سنی 8/1 ± 3/24)، براساس پیش آزمون استروپ در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل توزیع شدند و بعد از نمونه گیری خونی، تمرینات خود را براساس پروتکل تمرین استقامتی و مقاومتی مخصوص به خود، به مدت 5 هفته ادامه دادند. در پایان، آزمون استروپ و نمونه گیری خونی، به منظور حذف آثار موقت تمرین، حداقل 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرین به عمل آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کلوموگروف – اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها، از تی زوجی، تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی دانت و ضریب همبستگی پیرسون، در سطح معناداری 05/0 P≤ استفاده شد. نتایج نشان داد پیشرفت معناداری در زمان پاسخ به آزمون استروپ در هر دو گروه استقامتی و مقاومتی رخ داده است، ولی بیان BDNF فقط در گروه استقامتی به صورت معناداری افزایش یافت (05/0 P<). در مورد هیچ یک از متغیرها، گروه کنترل پیشرفتی از خود نشان نداد (05/0 P>). همچنین نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین اثرگذاری دو فعالیت ورزشی استقامتی و مقاومتی، بر زمان پاسخ به آزمون استروپ و همچنین بیان BDNF وجود نداشت (05/0 P<). همبستگی بین تغییرات زمان پاسخ به آزمون استروپ و بیان BDNF نیز از نظر آماری معنادار نبود (05/0 P>). به طور کلی یافته های این تحقیق نشان داد که فعالیت ورزشی می تواند به بهبود عملکردهای شناختی منجر شود، ولی در پاسخ به اینکه چه فعالیتی مثمرثمرتر است، تفاوت معناداری بین فعالیت استقامتی و مقاومتی مشاهده نشد.

تبلیغات