هدف از اجرای این تحقیق، بررسی میزان تداخل حاصل از شیوة تمرینی خودتنظیم با توجه به نوع تکلیف بر اکتساب و یادداری تکالیف ردیابی موقعیتی، با تاکید بر آزمون نظریه های فراشناختی (پدیده های شناختی و فراشناختی) است. به این منظور 24 دانشجوی راست دست دختر و پسر دانشگاه یزد که به لحاظ مقیاس پرسشنامة ظرفیت خودتنظیمی (SRQ)، از ظرفیت بالای خودتنظیمی برخوردار بودند، به صورت تصادفی به 2 گروه تکالیف ردیابی موقعیتی ساده و پیچیده با مشخصات تجربی 12 نفر (در هر گروه) با میانگین سنی 7/1± 22 سال تقسیم شدند. روش تحقیق، نیمه تجربی بود. تکلیف مورد استفاده در این تحقیق، نوعی تکلیف ردیابی موقعیتی است که به صورت نرم افزاری طراحی شده و هدف از اجرای آن ردیابی موقعیتی مسیر با سرعت ممکن و حداقل خطاست. معیارهای اکتساب تکلیف زمان حرکت، خطای حرکت و تعداد تغییر الگو منظور شد. آزمودنی ها در مرحلة اکتساب 8 بلوک 16 کوششی را تمرین کردند، سپس در مرحلة یادداری فوری و مرحلة یادداری تأخیری (پس از 72 ساعت) یک بلوک 16 کوششی را تمرین کردند. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و t مستقل به ترتیب برای مرحلة اکتساب و آزمون های یادداری استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معنی داری بین گروه های تمرینی خودتنظیم در دو نوع تکلیف در مرحله اکتساب و یادداری فوری و تأخیری زمان حرکت وجود ندارد. درحالی که این تفاوت در رابطه با خطای حرکت در مرحلة اکتساب مشاهده شد (05/0 P<)، در مرحلة یادداری فوری و تأخیری مشاهده نشد. بین گروه های تمرینی خودتنظیم در دو نوع تکلیف در مرحلة اکتساب در مورد تعداد تغییر الگو تفاوت معنی داری مشاهده شد؛ به عبارتی گروه تمرینی تکلیف ردیابی موقعیتی پیچیده تعداد تغییر الگوی کمتری را خواستار بودند. همچنین نتایج تحلیل آزمون t مستقل برای مقایسة تعداد تغییر الگو در بلوک اول و بلوک هشتم از تکالیف ردیابی موقعیتی ساده تفاوت معنی داری نشان داد، ولی برای تکالیف ردیابی موقعیتی پیچیده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این یافته نشان می دهد افراد خودتنظیم با توجه به درکی که از نوع تکلیف دارند، سطوحی از تداخل زمینه ای را ایجاد می کنند و سپس با ادامة تمرین میزان تداخل زمینه ای را کاهش می دهند.