انعقاد پیمان های دفاعی توسط بازیگرانی انجام می شود که دارای ویژگی کنش گری باشند. به عبارت دیگر، واحدهایی که در شرایط انفعال قرار دارند و یا فاقد ابزار و قابلیت موثری برای نقش آفرینی منطقه ای و یا دفاع از خود باشند، قادر نخواهند بود تا شرایط شکل گیری و سازمان دهی پیمان های دفاعی را به وجود آورند. این امر به مفهوم آن است که بازیگری قادر خواهد بود تا به انجام عمل تعیین کننده مبادرت نماید که از توانمندی لازم برای تاثیرگذاری بر محیط امنیتی خود برخوردار و از سوی دیگر دارای انگیزش های ایدئولوژیک، ژئوپلیتیکی و یا استراتژیک برای کنترل محیط امنیتی خود باشد.ایران در زمره کشورهای منطقه ای محسوب می شود که در گذشته تاریخی خود از نقش آفرینی محیطی برخوردار بوده است. با بازیگران مختلف به گونه ای تعامل برقرار کرده که نتایج موثر و پایداری برای امنیت و بقای سیاسی کشور به وجود آورده است. این امر را می توان انعکاس روح ملی ایران در فضای منطقه دانست. اگرچه قابلیت های دفاعی جمهوری اسلامی ایران به گونه ای مرحله ای رشد داشته است، اما این امر را نمی توان به عنوان تنها مولفه ارتقای قابلیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران دانست. سازماندهی پیمان های دفاعی در چارچوب «رهیافت نئورئالیسم تدافعی» و اصل «موازنه تهدید» مورد توجه قرار میگیرد. از آنجایی که در محیط منطقه ای ایران تضادهای امنیتی متقاطع وجود دارد، از این رو، بهره گیری از پیمان دفاعی بیشترین مطلوبیت را برای ایران ایجاد میکند