پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت سابق)
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت) سال نهم پاییز و زمستان 1390 شماره 2 (پیاپی 18) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
قاعدة «الواحد»، یکی از مهمترین قواعد فلسفی به شمار میآید، که البته میتوان بنیاد آن را نظریهای نوافلاطونی دانست. ابنرشد، در کتابهای مختلف خود به قاعدة «الواحد» و در پی آن، به تبیین نحوة فاعلیّت خداوند و «صدور» پرداخته است. در آثار او، به صراحت میتوان دو رویکرد کاملاً متفاوت به قاعدة الواحد را مشاهده کرد؛ چنانکه میتوان گفت دیدگاه او نسبت به این قاعده، در آثار اولیّهاش مدافعانه بوده اما در آثار نهاییاش منکرانه است. او، در آثاری مانند «تلخیص مابعدالطبیعه»، همانند فلاسفة مشائی مسلمان، به سلسلة ترتیبی عقول معتقد میباشد که بر اساس آن، فعل خداوند به صورت آفرینش نظام طولی عقول در عالم ظهور مییابد. با این حال، در آثاری مانند «تهافت التهافت» و «تفسیر مابعدالطبیعه»، او این قاعده را ردّ کرده و به صدور نظام طولی و ترتیبی عقول مفارق از مبدأ اوّل معتقد نیست.
نقش فطرت در اثبات مبدأ در منظومة معرفتی حکیم شاه¬آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی، از بنیانگذاران نظریة فطرت در قرن اخیر به شمار میرود. رهیافت شاهآبادی به نظریه فطرت، درون دینی و احیاناً آمیخته با رویکرد ذوقی و عرفانی است. در عین حال، برخی از نظریهپردازیهای وی از پشتوانه فلسفی و عقلانی برخوردار است. شاهآبادی، با تمسّک به مقتضیّات فطرت انسانی، از طرق متعدّدی به اثبات خداوند و صفات کمالی او پرداخته است. تمسّک به فطرت عشق به کمال مطلق، فطرت افتقار، فطرت امکان، فطرت انقیاد، فطرت خوفیّه، فطرت امید، فطرت حبّ اصل و بغض نقص، از جمله طرقی است که شاهآبادی بدین منظور پیموده است. اساس دو برهان فطرت افتقار و فطرت امکان، به ترتیب، میراثی صدرایی و سینوی است که شاهآبادی با بیانی جدید، آن را ارائه کرده اما دیگر موارد، از نوآوریهای حکیم شاهآبادی محسوب میشود. به نظر میرسد که بعضی از براهین شاهآبادی، همچون برهان فطرت انقیاد، فطرت خوف و فطرت حبّ اصل و بغض نقص، از حیث صغروی، در گفتمان عقلانی و فلسفی قابل دفاع نیست؛ اما بعضی، همچون برهان فطرت عشق و فطرت امید، قابل اتکا بوده و مورد تمسّک برخی حکمای متأخّر قرار گرفته است.
پی¬گیری اثرپذیری ساحت عقیدتی از ساحت¬های غیر عقیدتی با نظر به شاخص¬های فکری غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با محور قرار دادن اندیشة غزالی، به منزلة یکی از بزرگترین متفکّرانی که به تأثیر و تأثّر متقابل میان ساحتهای نفسانی قائل است، مسئلة مهم تأثیر ساحتهای غیر عقیدتی بر ساحت عقیدتی را ـ که از مباحث مطرح در حوزة معرفت شناسی معاصر است ـ با توجّه به برخی از شاخصهای فکری او پیگیری میکند.
این شاخصهای فکری عبارتاند از: اعتقاد غزالی به تأثیر غایات در چگونگی تعیّن یافتن ساحت عقیدتی، تأثیر احساسها و خواستهها بر چگونگی کارکرد ذهن، تأثیر وهم در باورآوری، دیدگاه غزالی در خصوص منشأ مشهورات و ریشههای باورهای تقلیدی. این شاخصها، چگونگی تأثیر احساسها و خواستههای انسان بر باورهای او را از دیدگاه غزالی نشان میدهند.
ویتگنشتاین؛ انکار زبان خصوصی و مسئلة ایمان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کسی که از لابه لای تفکّر او در «رساله»، پوزیتیویزم منطقی سر بر آورد، همو نیز ضربة نهایی را به پیکره پوزیتیویزم وارد ساخت. ویتگنشتاین، با نقد نظرگاه فلسفی خود در «رساله» دربارة زبان، راه را برای نجات باور دینی از چنبره خشک و تنگ اصل تحقیق پوزیتیویستی فراهم ساخت. گرچه در آثار متأخر ویتگنشتاین، دین چندان نقشی ندارد؛ اما اشارات و تلویحات گاه گاه او به دین، در لابه لای سخنرانی ها و گفتوگوها، چنان تصویر مؤثّری از دین ترسیم کرد که عده ای سخن از اصالت ایمان ویتگنشتاین به میان آورده اند. در این مقاله، نشان داده شده که انکار زبان خصوصی، به عنوان یک مبنای فلسفی، راهی در تفسیر و تبیین زبان فراروی ویتگنشتاین نهاده است که میتواند به جای بیان ناپذیری گزاره های دینی در «رساله»، تصوّر دیگری عرضه کند و از نقش «خدا»، «گناه» و ... سخن بگوید. بیان تأثیرگذار و نافذ ویتگنشتاین در انکار زبان خصوصی و تشبیه زبان به بازی، به عنوان فعالیّتی انسانی و قاعده مند، توانست انحصار زبان در صورت واقع نما و علمی را در هم شکند و برای صورت های دیگر زبانی نیز اهمیّت و معنا قائل شود.
گرچه بعضی محقّقان، نظرگاه ویتگنشتاین در باب باور دینی را «اصالت ایمان ویتگنشتاین» نامیدند؛ ولی این مقاله نشان میدهد که انتشار آثار بعدی ویتگنشتاین، نشان از آن دارد که دیدگاه وی به درستی تعبیر نشده است
تئودیسة پرورش روح جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیک، در تئودیسة پرورش روح هم به مسئلة شرور اخلاقی پاسخ میدهد و هم به توجیه شرور طبیعی میپردازد و در این مقام، به مراحل دوگانة خلقت انسان، یعنی صورت خدا بودن و شباهت به خدا داشتن، اشاره میکند. به نظر هیک، شرور اخلاقی لازمة مختار بودن انسان هستند. انسان اولیه و همة فرزندان او، در جهانی که مُوهم حسّ دوری از خداست واقع شدهاند. هیک، از این حسّ با عنوان فاصلة معرفتی از خداوند یاد میکند. قرار گرفتن انسان در این محیط سبب میشود که او با برخورداری از نعمت اختیار، مرتکب شرور اخلاقی یا گناه شود. از سوی دیگر، شرور طبیعی لازمه رشد و تعالی روح انسان هستند. این شرور به انسان کمک میکنند تا فضایلی از قبیل شجاعت، گذشت، صبر و همدردی را کسب کند و به تدریج، به شباهت با خدا دست یابد. به نظر هیک، همة انسآن ها، به جز مسیح، پس از مرگ در چرخة زندگیهای متعدّد قرار گرفته و پس از طی آن ها، به خیر نهایی و شباهت با خداوند دست مییابند.
تحلیل ایمان گرایی جان بیشاپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان بیشاپ نوعی از ایمان گرایی را تعریف میکند ـ و آن را ایمان گرایی معتدل مینامد ـ که بر اساس آن، گاهی به لحاظ اخلاقی اجازه داریم به باوری که شواهد و قرائنی برای آن وجود ندارد، ملتزم شویم. این دیدگاه، ادامة دیدگاه ویلیام جیمز است که او، آن را در مقالة «ارادة معطوف به باور» بیان کرده است. در این دیدگاه، بحث از مجاز بودن اخلاقی باور دینی به میان میآید. بیشاپ معتقد است که باور دینی میتواند متأثر از اراده باشد. البته از نظر او، اراده تنها به نحو غیر مستقیم میتواند بر باور تأثیر بگذارد. بنابراین ما میتوانیم به نحوی باور خود را کنترل کنیم و بحث مسئولیت و وظایف ما برای داشتن یک باور مطرح میشود. در این مقاله، به ایمان گرایی جان بیشاپ و کنترل باور و اخلاق باور از دیدگاه او و ویلیام جیمز پرداختهایم.
بررسی نظریة دادباوری شرور طبیعی از منظر بروس رایشنباخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود شرور در جهان، در تعارضی ظاهری با سه صفت علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند است. به بیان دیگر، مجموعه مرکّب از چهار گزاره زیر، مجموعهای به ظاهر ناسازگار را شکل میدهد: 1- خداوند عالم مطلق است. 2- خداوند قادر مطلق است. 3- خداوند خیرخواه محض است. 4- شرّ وجود دارد. این تعارض، به «مسئلة شرّ» معروف است که بر مبنای آن، گروهی از خداناباوران، با تکیه بر واقعیّت شرور، به انکار وجود خداوند میپردازند. مسئلة شرّ دو گونه تقریر دارد: «مسئلة منطقی» و «مسئلة قرینهای». مسئلة منطقی شرّ به بررسی سازگاری یا عدم سازگاری گزارههای چهارگانه؛ و مسئلة قرینهای شرّ به ارزیابی احتمال صدق گزاره «خدا هست» ـ با توجّه به میزان، شدّت و تنوّع شرور در عالم ـ میپردازد. خداباوران، این مسئله را در دو سطح پاسخ گفتهاند: سطح «دفاع» که در آن با دلایل گوناگون، وجود تعارض را در مجموعه فوق نفی میکنند؛ و سطح «دادباوری» که در آن، به توجیه شرور در عالم میپردازند. شرور موجود در جهان، به دو دسته «شرور اخلاقی» و «شرور طبیعی» تقسیم میشوند. در این مقاله، نظریه دادباوری «قوانین طبیعی» بروس رایشنباخ در باب شرور طبیعی مورد بررسی قرار میگیرد و نقاط قوّت آن نسبت به نظریههای رقیب نشان داده میشود.