مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
همسرآزاری
حوزه های تخصصی:
! هدف : خشونت خانگی پدیده ای شایع در جوامع و یک اولویت بهداشتی کشورهاست. عوامل متعددی، مانند عوامل زیست شناختی، ژنتیکی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی در شکل گیری خشونت خانگی یا جلوگیری از بروز آن نقش دارند. بنابراین، در مداخلات پیشگیرانه و مراقبت مستمر و مؤثر بهتر است نظام مراقبتی یکپارچه ای به کار گرفته شود که بتواند همه عوامل مؤثر را پوشش دهد. در ایران نیز پژوهش هایی در مورد شیوع و چند مداخله با رویکردهای آموزشی انجام شده است. روش : با طراحی یک پژوهش پیشگیری از همسرآزاری در نظام مراقب های بهداشتی اولیه کوشش شد تا مدلی یکپارچه، مبتنی بر جامعه و بر مراقبت های بهداشتی اولیه ایران طراحی و اجرا شود. مدل حاصل از این پژوهش کاربردی در نوشته حاضر ارائه می شود. یافته ها : مدل «پیشگیری از همسرآزاری در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه» به گونه ای طراحی شده که قادر است در سطح جامعه روستایی و شهرهای کوچک، با کمک متون آموزشی، کارکنان مراقبت های بهداشتی اولیه، مانند بهورزان، کاردان ها و کارشناسان بهداشتی و پزشکان خانواده را به شکل کوتاه مدت آموزش دهد تا بتوانند به شناسایی موارد همسرآزاری، برقراری ارتباط، ثبت موارد و ارجاع قربانیان همسرآزاری جسمی بپردازند و با درمان مشاوره ای، حمایتی و دارویی به تسکین رنج هایشان کمک کنند. نتیجه گیری : این مدل توانست با آگاه سازی و حساس سازی کارکنان مراقبت های بهداشتی اولیه بر همه محدودیت ها و نارسایی هایی که در مطالعه رمزی و همکاران درباره بی میلی کارکنان در همکاری به برنامه پیشگیری از خشونت گزارش شده بود، غلبه کند و نشان دهد بخش پزشکی و مراقبت های بهداشتی اولیه منبع ارزشمندی در کمک به اجرای برنامه های پیشگیری از خشونت هستند. این مدل محدودیت هایی نیز دارد و پیشنهادهایی برای کمک به رفع محدودیت ها در سطح کشور و تبادل تجربه با کشورهای منطقه ارائه شده است. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}
بررسی علل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثّر بر پدیده خشونت علیه زنان در خانواده(همسر آزاری) در شهر کرمان در نیم سال اول 1394(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت علل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثر بر خشونت علیه زنان در خانواده در شهر کرمان با هدف شناسایی مهمترین عوامل برای کاهش میزان این پدیده می باشد. در این راستا از نظریه های منابع "گود" و خرده فرهنگها "باوکر"، "باندورا"، "گلز" و همچنین نظریه های فمنیست های لیبرال، مارکسیست، رادیکال، فرامدرن و سوسیال فمنیست به منظور تدوین و تنظیم چارچوب و الگوی نظری بهره گرفته شده است. مهمترین متغییرهای مستقل نیز شامل اعتیاد همسر، مشاهده و تجربه خشونت در خانواده خاستگاه، طول مدت ازدواج، یادگیری، تفاوت های قومیتی زوجین، سوءظن، اعتقادات و باورهای دینی و درآمد می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایش و تکنیک آن نیز پرسشنامه برگزیده شده که پایایی آن بوسیله ی"آلفای کرونباخ" معادل 81% برآورد شده است. پردازش اطلاعات بوسیله ی نرم افزار آماری SPSS ورژن 21 و در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغییره به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها قرار گرفته شده است. حدود مطالعاتی این پژوهش زنان متأهل مراجعه کننده به مراجع قضایی به ویژه شعب دادگاه خانواده شهر کرمان در نیمه اول سال 94 به تعداد 217 نفر می باشند که باخشونت همسرانشان به مراجع و دستگاه های قضایی مراجعه نموده اند که از این تعداد 153 نفر مورد مطالعه قرار گرفت.
نقش میانجی تنظیم هیجان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با همسرآزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان شناختی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و همسرآزاری بود. مواد و روش ها: پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور 324 نفر (226 زن، 98 مرد) از زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران در سال 1397، به صورت نمونه گیری در دسترس از پنج منطقه مختلف تهران انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه تاکتیک های حل تعارض استراوس و همکاران (CTS-2)، فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و پرسش نامه کرایج و اسپینهاون (CERQ) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، مدل یابی معادلات ساختاری، و از نرم افزار AMOS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد مسیر مستقیم معناداری از طرح واره های ناسازگار اولیه بر تنظیم هیجانی و از تنظیم هیجانی منفی بر همسرآزاری برقرار است. همچنین مسیر غیرمستقیم معناداری نیز از حوزه های اول، دوم، و سوم طرح واره های ناسازگار اولیه به همسرآزاری به واسطه تنظیم هیجانی منفی، به ترتیب با ضریب مسیر 0/13، 0/16، و 0/13 برقرار است. ضمن اینکه شاخص کای دو بر درجه آزادی (x 2 /dF) برابر با 1/595، شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب (RMSEA) برابر با 0/045 وشاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با 0/953 بود که نشانگر برازندگی خوب مدل است. نتیجه گیری: بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و همسرآزاری یک رابطه خطی و ساده نیست و تنظیم هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارد.
اثربخشی آموزش مدل همسرآزاری بر کاهش گرایش به طلاق زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
509 - 523
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مدل همسرآزاری بر کاهش گرایش به طلاق زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج بود. روش پژوهش: روش مطالعه حاضر جزء تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق، بهزیستی، اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره سطح شهر سنندج در سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 400 نفر انتخاب شدند. از بین 400 نفر، تعداد 30 نفر از زنانی که در پرسشنامه گرایش به طلاق روزلت، جانسون و مورو (1986) نمره بالا را کسب کردند و حاضر به شرکت بودند به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. پس از آموزش مدل بر اساس پروتکل آموزشی تدوین شده توسط محقق (گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند)، پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد به دلیل اینکه سطح معناداری به دست آمده برای آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کمتر از 05/0 می باشد، لذا اختلاف معناداری بین گرایش به طلاق زوجین در گروه آزمایش و گروه گواه وجود دارد و گرایش به طلاق زوجین (42/6=F، 017/0=P) در گروه آزمایش کمتر از گرایش به طلاق زوجین در گروه گواه می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل علی همسرآزاری بر کاهش گرایش به طلاق زوجین اثر دارد. با آموزش همسرآزاری می توان رفتار همسران را نسبت زنان در جامعه تغییر و از بروز خشونت و همسرآزاری در روابط زناشویی جلوگیری نمود و در نهایت می توان از آسیب های بعدی ممانعت به عمل آورد.
تدوین مدل تجربه خشونت توسط همسر در زنان براساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی پریشانی روانشناختی
مقدمه: یکی از مصادیق خشونت علیه زنان همسرآزاری است. به دلیل مرد سالاری در جوامع ایران همسرآزاری عمدتاً از سوی مردان و علیه زنان و به شکل های مختلف اعمال می شود. هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل تجربه خشونت توسط همسر در زنان براساس ویژگی های شخصیتی با نقش میانجی پریشانی روانشناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی- بنیادی و از حیث اجرا توصیفی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق، بهزیستی، اورژانس اجتماعی و مراکز مشاوره سطح شهر سنندج در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل: پرسشنامه همسرآزاری، صفات تاریک شخصیت، ناگویی خلقی و پریشانی روانشناختی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۵ و SmartPLS نسخه ۳.۲.۸ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت (۰/۳۵۱= β )، ناگویی خلقی (۰/۱۶۸= β ) و پریشانی روانشناختی (۰/۴۷۰= β ) به طور مستقیم و مثبت تأثیر معناداری (۰/۰۰۱> p ) بر همسرآزاری دارند و همچنین صفات تاریک شخصیت (۰/۱۹۸= β ) و ناگویی خلقی (۰/۲۰۷= β ) به طور غیر مستقیم و از طریق پریشانی روانشناختی تأثیر مثبت و معناداری (۰/۰۰۱> p ) بر همسرآزاری دارند. ریشه میانگین مربعات باقیمانده استاندارد شده ۰/۰۶۷ بود که نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. نتیجه گیری: زنان دارای نمرات بالای ناگویی خلقی، صفات تاریک شخصیت و پریشانی روانشناختی بیشتر مورد همسرآزاری قرار می گیرند و می توان با کنترل این ویژگی ها رفتار همسران را نسبت به زنان تغییر داد و در نهایت بتوان از همسرآزاری و آسیب های بعدی ممانعت به عمل آورد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری با تأکید بر نقش نظام مردسالاری در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
131 - 147
حوزه های تخصصی:
یکی از آسیب های اجتماعی که جامعه را تهدید می کند همسرآزاری است که خود را به اشکال مختلف در نهاد خانواده نشان می دهد. مقاله حاضر با هدف شناسایی ارتباط بین عوامل اجتماعی مؤثر بر همسرآزاری در سال 1395 نگاشته شده است. رابطه مذکور، با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسش نامه مطالعه و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. جامعه آماری شامل 120 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مجتمع قضایی شهرستان شاهرود بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد نگرش مردسالارانه ارتباط مؤثر و معناداری بر همسرآزاری دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین همسرآزاری در سنین مختلف به دست آمد. نتیجه نهایی پژوهش این بود که با توجه به شاخص های نظام مردسالاری، هرقدر روابط نابرابر قدرت، سلطه مردان بر زنان، نظام سلطه پدرسالارانه، برتری طبقه مردان بر زنان و ستم بر زنان در جامعه بیشتر باشد، میزان همسرآزاری در خانواده و نقش نظام مردسالاری در شکل گیری و شیوع آن نیز بیشتر می شود.
ارتباط مهارت های زندگی با همسر آزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۶۹-۵۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: همسرآزاری از جمله آسیب های اجتماعی شایع در جامعه به شمار می رودکه نگرانی خانوده ها و مسئولان امور سلامت را فراهم آورده است، از طرفی کسب مهارت های زندگی می تواند افراد را در مقابله با مشکلات تواناتر کند. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط مهارت های زندگی با همسر آزاری در زوجین مراجعه کننده به دادگاه های خانواده تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه همبستگی است که بر روی280 نفر(140زوج) مراجعه کننده به دادگاه های خانواده شهر تهران به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انجام شد. پرسش نامه شامل مشخصات دموگرافیک، پرسش نامه مهارت های زندگی و پرسش نامه همسرآزاری بود، روایی به روش روایی محتوی و پایایی(88/0=r) به روش بازآزمون به دست آمد. یافته ها: هرچه مهارت های زندگی در افراد پایین تر باشد همسرآزاری در آنان افزایش می یابد (005/0p<). بحث: توصیه می شود آموزش مهارت های زندگی در زوجین قبل از ازدواج جهت کاهش همسرآزاری انجام شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسر آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
355 - 374
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسرآزاری شهرستان گرگان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و از این تعداد، 10 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، 10 نفر به گروه آزمایش ذهن آگاهی و 10 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از سیاهه افسردگی بک و دردهای مزمن، استفاده شد. گروه های آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 8 جلسه مداخله 1 ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر افسردگی و درد مزمن زنان مورد همسرآزاری تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کمک به زنان مورد همسرآزاری جهت کاهش افسردگی و درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.