مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با رضایت زناشویی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده که جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متاهل شاغل در مدیریت بهزیستی استان کردستان در سال 94 که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 66 نفر برآورد شد و بصورت سرشماری این شرکت کنندگان انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) فرم کوتاه، پرسشنامه 14 گویه ای ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) استفاده شد. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیِرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین ذهن آگاهی کارکنان متاهل و رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معناداری (p<0/05) بصورت مستقیم وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: به دلیل اهمیتی که خانواده در جامعه ما دارد و نیز بروز نشانه هایی مبنی بر گسستگی خانواده و افزایش آمار طلاق و نیز محدود بودن پژوهش در این زمینه، این پژوهش رضایت زناشویی را بر اساس ذهن آگاهی مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش به طور کلی بیان گر این نتایج می باشد که به صورت همزمان رابطه ذهن آگاهی و رضایت زناشویی معنی دار می باشد.
مقایسه رضایت زناشویی، تعارض زناشویی و بخشش در زوجین عادی و در حال طلاق
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه رضایت زناشویی، تعارض زناشویی و بخشش در زوجین عادی و در حال طلاق بود. روش این پژوهش، از نوع علّی – مقایس ه ای است و حجم نمونه شامل 75 زوج عادی و 75 زوج در حال طلاق می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش: برای جمع آوری داده ها پرسش نامه تعارض زناشویی ثنایی، رضایت زناشویی (اینریچ) و بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد برای یافته های توصیفی و t تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیّره (مانوا) برای یافته های استنباطی استفاده شد. یافته ها: نتایج t تک نمونه ای نشان داد که میانگین کل بخشودگی زناشویی معنی دار می باشد . نتایج تحلیل واریانس چند متغیّره (مانوا) نشان می دهد که تفاوت میانگین دو گروه عادی و در حال طلاق از نظر آماری معنی دار است. با توجه به مقدار آماره (001/0>p)، نتیجه می گیریم که بین میانگین نمرات دو گروه زوجین عادی و در حال طلاق در متغیّرهای رضایت زناشویی، تعارض زناشویی و بخشش تفاوت معنی داری وجود دارد هم چنین در مؤلفه های استحکام خانواده بین میانگین زوجین عادی و در حال طلاق با توجه به سطح معنی داری (001/0>p)تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مؤلفه های بخشودگی بین میانگین زوجین عادی و در حال طلاق با توجه به سطح معنی داری (001/0>p) تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج نشان داد که: گروه عادی از لحاظ متغیرهای رضایت زناشویی، تعارض زناشویی و بخشش بیش تر از گروه در حال طلاق می باشد و مؤلفه های استحکام خانواده و مؤلفه های بخشودگی در زوجین عادی بیش تر از زوجین در حال طلاق است.
نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
دستیابی به جامعه سالم، درگروِ سلامت خانواده و خانواده کارآمد، وابسته به رضایت زناشویی است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین در پیش بینی رضایت زناشویی می پردازد. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه آماری شامل 150نفر (75 مرد و75 زن) از معلمان متأهل ساکن در شهر سنقر بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه رضایت زناشویی انریچ، ابزار سنجش خانواده و پرسش نامه الگوهای ارتباط ی زوجین بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد میان همه مولفه های عملکرد خانواده و رضایت زناشویی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بعلاوه میان الگوی سازنده متقابل و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، و میان الگوهای توقع/ کناره گیری و اجتناب متقابل با رضایت زناشویی رابطه منفی و معنی دار برقرار است. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین، به ترتیب 66/0 و 81/0 از پراکنش رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند. پس رضایت زناشویی معلمین با اطل اع از عملکرد خانواده و الگوهای ارتباط ی زوجین قابل پیش بینی است.
نقش سبک های هویتی و عشق ورزی در پیش بینی رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
رضایت زناشویی از مهم ترین شاخص های رضایت از زندگی همسران و برخورداری از سطوح بالای آن عاملی مؤثر در عملکرد بهتر خانواده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش ب ینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های هویتی و سبک های عشق ورزی زنان انجام گرفته است. طرح پژوهش از نوع همبستگی است، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان معلم شهر تهران بود که 320 نفر از آن ها که در مناطق 1، 7، 11 و 13 تهران شاغل بودند به واسطه استفاده از فرمول کوکران با روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از سیاهه سبک های هویت برزونسکی، مقیاس سبک های عشق ورزی استرنبرگ و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ گردآوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی بکار گرفته شد. تحلیل یافته ها نشان داد که رابطه میان مؤلفه هویت اطلاعاتی و سبک عشق ورزی تعهد با رضایت زناشویی مستقیم و معنی دار است (001/0> P) و می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند، بعلاوه سبک هویتی پراکنده/ اجتنابی می تواند به شکل منفی و معنی دار (001/0> P) رضایت زناشویی را پیش بینی کنند. درنتیجه می توان گفت که انسجام هویتی، و سبک عشق ورزی تعهد زنان در رضایت زناش ویی آن ها مؤثر است، پس بهتر است در برنامه های معطوف به غنی سازی خانواده و جلسات زوج درمانی لحاظ شوند.
نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی زوجین شاغل فرهنگی شهر مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تبیین نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی زوجین شاغل شهر مرودشت بود. به لحاظ ماهیت و هدف ها، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین شاغل فرهنگی شهر مرودشت در سال 1394 بوده است که با استفاده از از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از بین زوجین شاغل فرهنگی شهر مرودشت تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شخصیتی پنج عاملی نئو (1992)، پرسش نامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادله های ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که تنظیم شناختی هیجان، نقش واسطه گری معنا داری برای ویژگی های شخصیتی (روان نژندی و برون گرا یی) و رضایت زناشویی ایفا می کند
پیش بینی کننده های معنوی رضایت زناشویی پرستاران: نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شناسایی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی پرستاران به سبب فشارآور بودن شغل آنها دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آزمودن نقش بهزیستی معنوی و معنا زندگی در پیش بینی رضایت زناشویی پرستاران است. روش پژوهش «توصیفی- همبستگی» و جامعة آماری آن تمام پرستاران شهرستان تالش است که با روش نمونه گیری «دربستی» انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های «معنا در زندگی»، «بهزیستی معنوی» و «رضایت زناشویی» استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری «رگرسیون چندگانة استاندارد» و «رگرسیون سلسله مراتبی» تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی و معنا در زندگی به خوبی می توانند رضایت زناشویی پرستاران را پیش بینی کنند. همچنین معلوم شد با کنترل اثر متغیرهای جنسیت و سن پرستاران، هر سه متغیر مذکور با توان بالایی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی هستند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان و مشاوران خانواده برای بهبود رضایت زناشویی پرستاران، بر نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی توجه کنند.
تأثیر راهبردهای مقابله با تنیدگی بر رضایت زناشویی و تنیدگی والدین کودکان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نگهداری کودک کم توان ذهنی برای خانواده بسیار تنش آور است و گاهی منجر به تعارضات زناشویی می شود. این پژوهش با هدف تأثیر آموزش شیوه های مقابله با تنیدگی بر روی رضایت زناشویی و تنیدگی والدین کودکان کم توان ذهنی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1393-1392 شهر رشت بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 20 زوج والدین کودکان کم توان ذهنی بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. از مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی-21 و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش در 12 جلسه راهبردهای مقابله با تنیدگی را به صورت هفتگی آموزش دیدند درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شیوه های مقابله با تنیدگی به طور معناداری بر رضایت زناشویی و تنیدگی والدین مؤثر بوده و والدین در گروه آزمایش افزایش معناداری در رضایت زناشویی و کاهش معناداری در تنیدگی نشان دادند (05p<0/). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان آموزش شیوه های مقابله با تنیدگی را به عنوان یک روش مؤثر در افزایش رضایت زناشویی و کاهش تنیدگی زناشویی والدین کودکان کم توان ذهنی به کار برد.
بررسی مدل رابطه تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مدل تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر در زوج های مناطق شهرداری شهر اهواز بود. 300 زوج از میان زوج های 4 منطقه شهرداری شهر اهواز به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس تعارض نقش جنسیتی مرد، پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک، مقیاس های رضایت زناشویی، عزت نفس روزنبرگ و انتقاد زناشویی تکمیل کردند. آزمایش مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOSانجام شد. یافته ها نشان دادند که مدل نهایی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. ضرایب مسیر تعارض نقش جنسیتی مرد به انتقاد شوهر، تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن، تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن، انتقاد شوهر به افسردگی زن و انتقاد شوهر به رضایت زناشویی زن همگی معنی دار بودند، به جز ضریب مسیر انتقاد مرد به عزت نفس زن. ضریب های مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به افسردگی زن با میانجی گری انتقاد مرد و تعارض نقش جنسیتی مرد به رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد مرد هم معنادار بودند، اما ضریب مسیر غیرمستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد به عزت نفس زن با میانجی گری انتقاد مرد معنادار نبود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که انتقاد مرد نقشی مهم در افسردگی و رضایت زناشویی زن دارد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین
هدف پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی براساس نقش عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین در دانشجویان متأهل استان کرمانشاه است. روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها کمی، از نظر نحوه گرداوری داده ها توصیفی و از نظر شیوه اجراء همبستگی است. جامع آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل زن و مرد دانشگاه های استان کرمانشاه به تعداد 150نفر (75 مرد و 75 زن) می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ - فرم کوتاه، عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران، الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین کلیه ابعاد عملکرد خانواده و رضایت زناشویی رابطه منفی معناداری وجود دارد. بین الگوی سازنده متقابل و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار و بین الگوهای توقع، کناره گیری و اجتناب متقابل با رضایت زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای پیش بین به ترتیب 66 و 81 درصد تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زوجین، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. لذا در درمان مشکلات زناشویی می تواند مورد توجه درمانگران قرار گیرد.
رابطه علی رنج ادراک شده با رضایت زناشویی از طریق میانجی گری، مهربانی، اعتماد، عدالت، همدلی و بخشش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی مؤلفه های مدل تعارض و بازسازی رابطه زناشویی، ارائه شده توسط ملز، بکن باخ و گاتریک، از طریق روش تحلیل مسیر است. جامعه آماری این پژوهش کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. از این جامعه تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. که در نهایت 180 پرسشنامه به صورت کامل بدست آمد. از شرکت کنندگان خواسته شد که مقیاس فضل (GRACE) پاتریک و همکاران (2013)، مقیاس اعتماد (TS) رمپل، هولمز و زانا (1980)، مقیاس صفات همدلی باتسون (BEA) باتسون و همکاران (1983)، مقیاس رضایت زناشویی دوطرفه تجدید نظر شده (RDAS) بوبسی، کرین، لارسون و کریستین (1995)، مقیاس اخلاق رابطه ای (RES) هارگریو، جنینگز و آندرسون (1991) و مقیاس حل روابط بین فردی (IRRS) هارگریو و سلز (1997) را تکمیل نمایند. نتایج پژوهش نشان داد که، فضل، عدالت، اعتماد، همدلی و بخشش به رضایت از رابطه زناشویی منجر می شوند. تحلیل مسیر، رابطه بین بیشتر متغیرهای تحقیق را تأیید کرد. همچنین، نتایج تحلیل نشان داد که مسیر متغیرهای اعتماد و عدالت با بخشش به سمت رضایت زناشویی پیش بین و معنی دار نیستند. اما در عوض اعتماد و عدالت نقش خود را به عنوان میانجی از طریق تأثیرگذاری فضل بر آنان با رضایت از رابطه نشان دادند.
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه کنجکاوی با بهزیستی ذهنی زنان متاهل: نقش واسطه ای ، صمیمیت و رضایت زناشویی هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کنجکاوی با صمیمیت و رضایت زناشویی و بهزیستی ذهنی در زنان متاهل بود. بدین منظور 265 نفر از زنان متاهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کنجکاوی و اکتشاف، مقیاس صمیمیت، مقیاس سنجش رابطه، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفه مثبت و منفی بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که کنجکاوی بر رضایت زناشویی ، عاطفه مثبت و رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد. همچنین کنجکاوی از طریق تاثیر بر صمیمیت اثر غیر مستقیم و معنی داری بر رضایت زناشویی ، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارد. تاثیر مستقیم صمیت بر رضایت زناشویی و تاثیر غیر مستقیم آن بر رضایت از زندگی و عاطفه مثبت نیز معنی دار بود. بطور کلی یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش واسطه ای صمیمیت و رضایت زناشویی در فرایند رابطه بین کنجکاوی و بهزیستی ذهنی زنان است.
سبک های دل بستگی، فرایندهای تعامل زناشویی و رضایت زناشویی: مدل معادلات ساختاری (برازش مدل خانواده درمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ماهیت رابطه ی سبک های دلبستگی و فرآیندهای تعامل زناشویی(صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض، ارتباط) و رضایت زناشویی ب است که از فنون معادلات ساختاری بهره می گیرد. روش: این مطالعه از نوع هم بستگی بوده و از میان والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه تعداد410نفر (150 مرد،260 زن) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس تجربه ی روابط نزدیک، مقیاس سازگاری زناشویی (اسپاینر،1976) و پرسش نامه ی انریچ(اولسن و همکاران، 1987) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبک دل بستگی اجتنابی به طور مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی اثر(منفی) دارد. دو سبک دل بستگی اجتنابی و اضطرابی به واسطه ی فرآیندهای تعامل زناشویی غیرمستقیم بر رضایت زناشویی اثر معنادار دارند. سه فرآیند تعاملی صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به طور مستقیم(مثبت) بر رضایت زناشویی اثر دارند. نتیجه گیری: فرآیندهای صمیمیت جنسی، مدیریت تعارض و ارتباط به عنوان میانجی گر رابطه ی سبک های دل بستگی و رضایت زناشویی عمل می کنند و در مداخلات زناشویی می توانند آماج درمانی، مشاوران خانواده قرار گیرند.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل، روستاهای شهرستان فارسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل،روستایی شهرستان فارسان بود. روش: این پژوهش، نیمه تجربی بوده. و جامعه ی آماری آن، زنان مراجعه کننده به امور بانوان شهرستان فارسان در شهریور و مهر ماه سال 1390بودند. نمونه ی پژوهش شامل 60 زن متاهّل بود که به روش داوطلب با جای گزینی تصادفی انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش و کنترل جای گزین شدند. گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. فرضیه ی پژوهش این بود که آموزش مهارت های زندگی رضایت و سازگاری زناشویی زنان روستاهای شهرستان فارسان را افزایش می دهد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) و سازگاری زناشویی لاک- و الاس بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت و سازگاری زوجین تفاوت معنی داری وجود داشت(001/0 P<). و میزان رضایت و سازگاری زناشویی گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی بر افزایش سازگاری و رضایت زوجین روستایی موثّر بود#,
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ارتباط و صمیمت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی رضایت زناشویی از روی دو عامل(صمیمیت جنسی و ارتباط) بود و بر ماهیت رابطه ی متعامل این دو متغیّر در این پیش بینی تأکید داشت و بدین منظور از فنون معادلات ساختاری بهره جست. روش: در این مطالعه هم بستگی، نمونه ی پژوهش 266 نفر(125 مرد،141 زن) والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرمانشاه در سال 1390 بودند، که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس سازگاری زناشویی(اسپاینر،1976) و پرسش نامه ی انریچ (اولسن و همکاران، 1987) استفاده شد. یافته ها: مدل معادلات ساختاری نشان داد هر دو عامل ارتباط و صمیمیت جنسی به طور مستقیم و معناداری بر رضایت زناشویی اثر می گذارند. نتایج نشان داد عامل ارتباط با میانجیگری صمیمت جنسی به طور غیرمستقیم به طور معناداری با رضایت زناشویی رابطه داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد مهارت های ارتباطی زوجین به طور مسقیم می تواند سبب خشنودی و رضایت زناشویی آنها شود، امّا بخشی از اثرگذاری آن از طریق صمیمیت جنسی توجیه می شود. مشاوران خانواده می توانند آموزش مهارت های ارتباطی و صمیمت جنسی را آماج مداخلات درمانی خویش قرار دهند.
رضایت زناشویی و انصاف: واکنش به بی انصافی در بازی اولتیماتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رضایت زناشویی نقش بسیار مهمی در زندگی خانوادگی دارد.عوامل بسیار زیادی بر رضایت زناشویی تأثیر دارند که، با توجه به حساسیت زندگی خانوادگی، توجه به این مقوله و بررسی عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. روش: در این مطالعه واکنش افراد نسبت به سهم غیر منصفانه در دو گروه دارای رضایت زناشویی زیاد و کم بررسی شد. برای سنجش واکنش به سهم غیر منصفانه از نسخه کامپیوتری یک بازی موسوم به اولتیماتوم و برای سنجش رضایت زناشویی از مقیاس انریچ 47 سؤالی استفاده شد. بازی کامپیوتری شامل 45 تلاش بود که واکنش افراد نسبت به سهم غیر منصفانه را می سنجید. نحوه شروع بازی به این صورت بود که به شرکت کننده در هر تلاش از پول مشخصی (20 هزار تومان) مقدار متغیری (1 تا 10 هزار تومان یعنی 5 تا 50 درصد) ارائه می شد و او آن سهم را قبول یا رد می کرد. در ابتدا به شرکت کننده گفته می شد که از قبل مبلغ هر تلاش را یک نفر پیشنهاد کرده است که اگر قبول کنید سهم شما و فرد تقسیم کننده داده می شود، در غیر این صورت به هیچکدام از شما سهمی نمی رسد. بعد از قبول یا رد مبلغ پیشنهاد شده، فرد همچنین میزان رضایت خود از سهم را از 1 تا 9 درجه بندی می کرد. یافته ها: نتایج بدست آمده از دو آزمون نشان داد که افراد دارای نمره بالاتر در رضایت زناشویی، در مقایسه با افراد دارای نمره کم، نسبت به سهم غیر منصفانه پذیرش بیشتری نشان دادند، به این معنا که سهم های غیر منصفانه را بیشتر از گروه دیگر قبول کردند. نتیجه گیری: بنابر این به نظر می رسد روشهای مداخله ای روانشناختی مبتنی بر حضور ذهن، که نشان داده شده پذیرش افراد را در برابر تقسیم غیر منصفانه بالا می برند، بتوانند رضایت زناشویی افراد را نیز افزایش دهند.
اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی، سازگاری، احساسات مثبت، و صمیمیت زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه ی تحلیل رفتار متقابل در افزایش سازگاری زناشویی، احساسات مثبت زن و شوهر، رضایت زناشویی، صمیمیت و کاهش بی ثباتی ازدواج- احتمال طلاق، افسردگی و اضطراب زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی بود. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های خدمات روانشناختی و مشاوره شهرستان های مهر، لامرد و فیروزآباد جهت کمک های تخصصی در زمینه مسائل زناشویی در نیمه اول سال 1390 بود. نمونه ای 40 نفری (20 زوج) به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در دو گروه (یک گروه مداخله ای و یک گروه کنترل) گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت 18 جلسه 2 ساعته درمان به شیوه ی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفت؛ گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه کنترل و آزمایش که پس از ریزش به 8 زوج کاهش یافته بودند، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با استفاده از مصاحبه بالینی، شاخص رضایت زناشویی، مقیاس صمیمیت، شاخص بی ثباتی ازدواج- احتمال طلاق، پرسشنامه احساسات مثبت نسبت به همسر، مقیاس سازگاری زن و شوهر، پرسشنامه افسردگی بک، و پرسشنامه اضطراب بک مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس (MANCOVA) انجام گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دهنده ی اثربخشی گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش رضایتمندی، سازگاری، احساسات مثبت، و صمیمیت، و کاهش بی ثباتی ازدواج، افسردگی و اضطراب زوج های دارای تجربه طلاق عاطفی بود. و وضعیت زوج های گروه آزمایشی از لحاظ سازه های مورد اندازه گیری نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری بهبودی را نشان داد. نتیجه گیری: مداخله و آموزش تحلیل رفتار متقابل می تواند بعنوان برنامه ای در جهت پیشگیری و درمان طلاق عاطفی و افزایش مهارت زناشویی زوج ها قرار گیرد.
رابطه بین سبک های دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از اهداف اصلی تحقیقات درباره روابط بین زوج ها پیش بینی رضایت زناشویی با مشخص کردن عواملی است که بر کیفیت تعامل بین زوج ها تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی در زوج ها انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی استفاده شده است. به این منظور از بین زوج های شهرستان ماسال، 75 زوج (150n=) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید، بخشش انرایت و مقیاس رضایت زناشویی اینریچ بود که روایی و اعتبار هر سه مورد تأیید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام و با بهره گیری از نرم افزار 16 SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی و رضایت زناشویی رابطه منفی، بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه مثبت و همچنین بین بخشش و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (01/0P≤). علاوه بر این پژوهش نشان داد که سبک های دلبستگی و بخشش به میزان 28 درصد، واریانس رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. تحلیل رگرسیون چند گانه همچنین نشان داد که تنها بعد رفتاری بخشش 10 درصد واریانس رضایت زناشویی را در زوج ها تبیین می کند و این مقدار تبیین واریانس، معنادار است (01/0P≤). نتیجه ُ گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که بین سبک های دلبستگی و بخشش با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. هر یک از زوج ُ ها تصویر دلبستگی را که در دوران نوزادی شکل داده اند، در مقابل همدیگر بکار می بندند. همچنین با توجه به نقش بخشش در کاستن از احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت، می ُ توان دریافت که بخشش با کیفیت بالای رضایت زناشویی همراه است. در پژوهش ُ های آینده لازم است روشن شود که آیا مداخلاتی در سبک های دلبستگی، تغییری در میزان بخشش افراد و رضایت زناشویی شان ایجاد می ُ کند.
فراتحلیل اثر بخشی مداخلات روانشناختی به صورت گروهی بر میزان رضایت زناشویی: (ایران 1389 –1383)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر با توجه به افزایش نارضایتی ها در زندگی روزمره، کسب رضایت زناشویی برای زوجین، خانواده درمانگران و دیگر روان شناسان از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. در این راستا محققان پژوهش های بسیاری انجام داده اند و نتایج متفاوتی را از میزان اثر بخشی مداخلات بر افزایش زناشویی گزارش کرده اند. پ ژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف به بررسی میزان اثر بخشی مداخلات و آموزش های روانشناختی بر افزایش رضایت زناشویی بپردازد. روش: بدین منظور 19 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 19 اندازه اثر می باشد. یافته ها: یافته های فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر اثربخشی مداخلات و آموزش های روانشناختی برافزایش رضایت زناشویی 7/0r=، (001/0p<)است که این اندازه اثر بدست آمده طبق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا است و میزان تحلیل تعدیلی بدست آمده 10/0 است که بیانگر وجود متغیر تعدیلی- واسطه ای است. نتیجه گیری: مداخلات و آموزش های روانشناختی، درمانی مناسب برای افزایش رضایت زناشویی است، و باتوجه به احراز وجود متغیر/متغیرهای تعدیلی در اثر گذاری مداخلات و آموزش های روانشناختی بر رضایت زناشویی، توجه به این عوامل در مطالعات بعدی ضروری و لازم به نظر می رسد#,
مقایسه اثربخشی الگوی مبتنی بر تحلیل سازه های شخصی با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی الگوی تحلیل سازه های شخصی و درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمام زوج های متعارض شهر تهران بود که در سال 92-91 به مراکز مشاوره استان تهران مراجعه کرده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه 15 زوجی جایگزین شدند. و مداخلات درمانی دریافت کردند. داده ها با پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم کوتاه 47 سؤالی گردآوری و با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان سازه های شخصی در مقایسه با درمان هیجان مدار بر رضایت زناشویی مؤثرتر بود و لی پس از 3 ماه پیگیری تفاوتی بین دو گروه یافت نشد و همچنین دربین ابعاد رضایت زناشویی درمان هیجان مدار در بعد شخصیتی و الگوی تحلیل سازه های شخصی دربعد ارتباط مؤثرتر بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که الگوی تحلیل سازه های شخصی می تواند به عنوان یک گزینه مداخلاتی در آشفتگی های زناشویی مورد استفاده قرار بگیرد.
بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:سلامتخانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم و حیاتی جامعه به عوامل مختلفی بستگی دارد، و تا کنون پژوهش های مختلفی درباره آن انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و گرایش های مذهبی با رضایت زناشویی در معلمان متأهل می باشد. روش:درپژوهش حاضر ازروش پژوهش همبستگی استفاده شده است.به این منظور، 135 معلم متأهل در نیم سال اول سال تحصیلی 1393- 1392 به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس زوجی انریچ، پرسشنامه هوش اخلاقی، و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار 18SPSS و با شیوه آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحقیق حاکی از آن است بین هوش اخلاقی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P). همچنین بین گرایش مذهبی درونی با رضایت زناشویی ارتباط مثبت و معنادار به دست آمد (01/0> P). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هوش اخلاقی می تواند به طور معناداری 23/0 از واریانس رضایت زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر اهمیت هوش اخلاقی و گرایش مذهبی درونی بر رضایت مندی زناشویی در معلمان متأهل را آشکار ساخت و در برنامه های مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره خانواده باید آنها را به عنوان یک عامل کلیدی در تعیین رضایت زناشویی در نظر گرفت.