مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
زوج درمانی متمرکز بر هیجان و برنامه غنی سازی ازجمله مداخله هایی هستند که به علت تمرکز آن ها بر بهبود روابط زوج در دهه های اخیر موردتوجه مشاورین و درمانگران خانواده و زوج واقع شده اند. هدف پژوهش حاضر هم سنجی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان و برنامه غنی سازی زناشویی بر رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، مراجعین مراکز مشاوره «کیمیا»، «بشارت»، «تماشا» و «توحید» در سال 1396-1395 بودند که به دلیل مشکلات ارتباطی و زناشویی به این مراکز مراجعه نموده بودند. از میان آن ها شمار 45 زوج (90 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به گونه تصادفی شمار 15 زوج در سه گروه گمارده شدند و زوجین گروه های آزمایش به صورت زوجی هر هفته در مداخله های جداگانه زوج درمانی متمرکز بر هیجان (9 هفته) و برنامه غنی سازی (6 هفته) شرکت کردند. داده های آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 1989 جمع آوری شد. برآیند تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که در همه متغیرهای موردبررسی به جز نقش های مساوات طلبی (41/0P˂،92/0F=). تفاوت معنی داری (01/0P˂). میان سه گروه موردبررسی وجود دارد. برآیندهای آزمون پیگیری بنفرونی نشان داد در متغیر رضایت کلی زناشویی میان گروه زوج درمانی متمرکز بر هیجان و گروه گواه (01/0P˂، 05/20F=)؛ و همچنین میان گروه برنامه غنی سازی زناشویی و گروه گواه (01/0P˂، 18/17F=). تفاوت معنی داری وجود دارد، به عبارت دیگر، زوج درمانی متمرکز بر هیجان و برنامه غنی سازی منجر به افزایش رضایت زناشویی شدند. این در حالی بود که برنامه غنی سازی زناشویی در هم سنجی با زوج درمانی متمرکز بر هیجان در افزایش اکثر مؤلفه های رضایت زناشویی زوجین کارآمدتر بوده است. یافته های پژوهش روشنگر این است که زوج درمانی متمرکز بر هیجان با جایگزین کردن چرخه های مثبت به جای چرخه های منفی تعارض و برنامه غنی سازی با کمک به زوجین برای بهبود ارتباط مؤثر، می توانند مایه افزایش تراز رضایت زناشویی زوجین گردد.
تأثیر طرح آموزشی رحمت در میزان رضایت زناشویی زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیراجرای دورة آموزشی طرح رحمت -طرح آموزشی مبتنی بر آموزه های دینی و روان شناختی-در میزان رضایت زناشویی زنان خانه دار شهرستان ازنا در سال 1393 می پردازد. به این منظور از میان زنان ثبت نام کننده برای شرکت در این دورة آموزشی دو گروه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل(سی نفر) و گروه آزمایش (سی نفر) تقسیم شدند. برای ارزیابی زنان خانهدار در این پژوهش از «آزمون رضایت زناشویی انریچ» استفاده شد. ابتدا زنان خانه دار با این آزمون ارزیابی شدند. پس از این دورة آموزشی، طرح رحمت در مورد گروه آزمایش اجرا شد، درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از هشت هفته دورة آموزشی و پایان دوره دوباره دو گروه ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی (t)و تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اجرای دورة آموزشی طرح رحمت به افزایش رضایت زناشویی زنانخانه دار منجر شده است.
سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده هدفاز این مطالعه سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توصیفی (پس رویدادی) به شمار می آید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دانش آموزان اوتیسم مقطع پیش دبستان و دبستان در سال تحصیلی 1393 1392 شهر مشهد تشکیل می داد .نمونه مورد مطالعه تعداد 95 زوج از این والدین بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش رضایت زناشویی والدین از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز استفاده شد.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس، آزمون tو آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها:نتایج این مطالعه نشان داد که بین مطلوب اندیشی، رفتارهای شخصی، حل مساله، اوقات فراغت، تعامل احساسی، و رضایت زناشویی کلی پدران و مادران تفاوت معناداری وجود دارد، به طوریکه مادران میانگین بالاتری نسبت به پدران داشتند. همچنین بر اساس یافته های این مطالعه میانگین رضایت مادران و پدران بسیار پایین تر از حد متوسط بود.در رابطه با نقاط قوت رضایت نیز بالاترین رتبه هم در زنان و هم در مردان مربوط به رفتار های شخصی بود. به به عبارتی هم در زنان و هم در مردان این بعد از رضایت در سطح مطلوبی قرار داشت. این در حالی است که کمترین میزان رضایت در مولفه روش حل مساله بود . نتیجه گیری:پیشنهاد می گردد تا برای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم با توجه به نقاط ضعف و قوت مشخص شده بسته های آموزشی به صورت گام به گام برای استفاده در در مراکز درمانی به منظور مداخلات لازم به کار گرفته شود.
اثربخشی زوج درمانی با رویکرد اسلامی بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی با رویکرد دینی بر رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی، با روش پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهرستان ری تشکیل دادند که با رعایت ملاک های ورود و خروج 12 زوج انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی محقق ساخته و پروتکل زوج درمانی با رویکرد دینی محقق ساخته بود. مداخله صورت گرفته بر روی گروه آزمایش به مدت 13 جلسه سه ساعت و نیم بوده و یکبار در هفته اجرا شد. پس از اتمام مداخله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی با رویکرد دینی رضایت زناشویی زوجین گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش داده است.
رابطه ی ساختاری بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای هوش هیجانی و تمایز یافتگی خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنادار زندگی دارند. معنویت موجب آرامش درونی، معنایابی و امیدواری، رضایت مندی از زندگی و نیز افزایش توان کنترل احساسات و هیجانات درونی خود و دیگران و در واقع بهبود سطح هوش هیجانی جامعه می گردد. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای هوش هیجانی و تمایز یافتگی خود در گروهی از زنان بود. نمونه پژوهش 176 نفر از زنان استان بوشهر که به صورت نمونه گیری منظم انتخاب شدند، می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی معنوی، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه هوش هیجانی شات و پرسشنامه تمایز یافتگی خود استفاده شد. داده های به دست آمده با روش آموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان دادند که بین بهزیستی معنوی و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل یابی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای حاکی از آن بود که هوش هیجانی و تمایز یافتگی خود متغیرهای واسطه پاره ای می باشند. زیرا بهزیستی معنوی هم به طور غیرمستقیم از طریق تقویت هوش هیجانی و تمایز یافتگی خود و هم به طور مستقیم می تواند رضایت زناشویی را تقویت کند. بنابراین می توان گفت بهزیستی معنوی بر هوش هیجانی و نیز بر تمایزیافتگی خود مؤثر است از سویی رضایت زناشویی نیز تحت تأثیر هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود قرار دارد (01/0p≤ ). بهزیستی معنوی با ایجاد آرامش، امیدواری، معنادهی به زندگی و نگرش مثبت، موجب رضایت از زندگی می گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش رضایت زناشویی و امید به زندگی در افراد مبتلا به ایدز
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: آموزش مهارت های زندگی از راه های مؤثر در درمان افراد مبتلا به ایدز می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش رضایت زناشویی و امید به زندگی افراد دارای ایدز بود.
مواد و روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این تحقیق کلیه افراد مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر قم بودند. نمونه شامل 20 نفر که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل با تعداد برابر (10 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ و مقیاس امید به زندگی میلر استفاده شد که آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آن ها را تکمیل نمودند. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 2 ماه مهارت های زندگی شامل مهارت های خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حل مسأله، تصمیم گیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس را آموزش دیدند.
یافته ها: داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس (ANCOVA) نشان داد آموزش مهارت های زندگی رضایت زناشویی و امید به زندگی را به طور مثبت و معنی داری در گروه آزمایشی افزایش داده، در حالی که گروه کنترل هیچ تغییر معنی داری را در پس آزمون نشان ندادند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان پیشنهاد کرد که برای افزایش رضایت زناشویی و امید به زندگی افراد مبتلا به ایدز می توان از مداخله آموزش مهارت های زندگی استفاده نمود.
تأثیر آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش خشونت خانوادگی و بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
299-310
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش خشونت خانوادگی و بهبود رضایت زناشویی زنان خانه دار در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و برای انجام آن از بین زنان مراجعه کننده به خانه سلامت در منطقه 2 تهران، 34 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و خشونت CTS2 در مراحل قبل و بعد از مداخلات و پیگیری جمع آوری شد و به وسیله تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت خشم می تواند خشونت خانوادگی را در زنان خانه دار به طور معنادار کاهشداده و رضایت زناشویی آنان را افزایش دهد. افزون بر این، تحلیل داده ها در مرحله پیگیری نشان داد که اثر مداخلات ماندگار بوده است. نتایج این پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های مدیریت خشم روش مناسبی برای کاهش خشونت خانوادگی و در نتیجه بهبود رضایت زناشویی می باشد. آموزش مهارت های مدیریت خشم احتمالا از طریق تقویت مهارت های رفتاری تنظیم و تغییر کرده و ایجاد هیجانات خوشایند به زنان کمک می کند که خشونت خودشان را کاهش دهند، در اثر این تغییرات مطلوب رفتاری و هیجانی رضایت زناشویی زنان خانه دار بهبود یافت.
رابطه بین هوش هیجانی و رضایت مندی زناشویی زوجین مناطق سه گانه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
325-341
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایتمندی زناشویی زوجین مناطق سه گانه شهر اصفهان انجام شد. روش تحقیق توصیفی همبستگی و جامعه آماری متشکل از تمامی زوجین متأهل حداقل دارای یک فرزند در پایه سوم ابتدایی در مناطق برخوردار، نیمه برخوردار و ضعیف از لحاظ فاکتورهای اقتصادی اجتماعی شهر اصفهان بوده است. نمونه پژوهش 318 آزمودنی (159 زوج) است که به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل دو پرسش نامه استاندارد هوش هیجانی بار اون و رضایتمندی زناشویی انریچ بود. داده های این پژوهش از روش همبستگی پیرسون، آزمون t و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که در منطقه برخوردار مؤلفه های حرمت نفس، همدلی و کنترل تکانه و در منطقه نیمه برخوردار، به ترتیب مؤلفه های شادمانی، تحمل فشار روانی، جرأت، آزمون واقعیت، انعطاف پذیری، استقلال، روابط بین فردی، خوش بینی، حل مسئله و کنترل تکانه و در منطقه ضعیف، به ترتیب مؤلفه های تحمل فشار روانی و جرأت بیشترین توان پیش بینی را دارند. نکته قابل توجه این که مؤلفه های جرأت، آزمون واقعیت، روابط بین فردی و کنترل تکانه در منطقه نیمه برخوردار دارای اثرات معکوس می باشند. لذا می توان چنین نتیجه گرفت که هم راستا با هوش هیجانی فاکتورهای دیگری بر رضایت زناشویی خانواده تأثیرگذار است و در جامعه مدرن کنونی، جهت تامین رضایت زناشویی به طور حیاتی به سایر نهادهای اجتماعی و فاکتورهای اقتصادی و... وابسته است.
عوامل حفاظت کننده ازدواج در افراد متأهل دارای عوامل خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۷
31-45
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل حفاظت کننده ازدواج در افراد متأهل دارای عوامل خطر انجام شده است. روش پژوهش کیفی است. در این پژوهش از چک لیست محقق ساخته عوامل خطر و پرسش نامه 115 سؤالی رضایت زناشویی انریچ استفاده شده است. جهت انتخاب گروه نمونه چک لیست عوامل خطر و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ در بین 100 مرد و 100 زن متأهل که حداقل 3 سال از زندگی مشترک آن ها گذشته بود توزیع شد. از بین این 200 نفر 22 نفر که عوامل خطر و رضایت زناشویی بالا داشتند انتخاب شدند. ضمن مصاحبه با 18 نفر داده ها به اشباع رسید. عوامل عمده حفاظت کننده بر اساس فراوانی شامل ارتباط، ویژگی های شخصیتی، مهارت ها، سازگاری، عوامل بیرونی، مذهب و باورها می باشند. هر یک از این عوامل حفاظت کننده شامل چند مؤلفه اولیه هستند. تعدادی از مؤلفه ها مانند احترام، رابطه جنسی مطلوب و تعهد نقش مهمی در حفظ و نگهداری زندگی مشترک داشتند. علاوه بر این به عوامل حفاظت کننده ای مانند قناعت، عدم چشم و هم چشمی و پذیرش زندگی اشاره شد که به نظر می رسد خاص فرهنگ ایرانی است. بین زنان و مردان در انتخاب عوامل عمده حفاظت کننده تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در برخی از مؤلفه های بیان شده مانند امیدواری، همدلی، همکاری با هم در کارهای خانه، اعتماد به توانایی خود برای حل مشکل و تماس جسمانی در بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده شد.
مقایسه استانداردهای مربوط به زندگی مشترک، اسناد ارتباطی و رضایت زناشویی در افراد ساکن تهران در طول سه نسل اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
137-157
حوزه های تخصصی:
ساختارهای شناختی نقش تعیین کننده ای در میزان رضایت زوج دارند. این شناخت ها تحت تأثیر محیط ابتدایی زندگی ایجاد می شوند و به روابط افراد در بزرگسالی شکل می دهند. هدف پژوهش حاضر مطالعه بخشی از این شناخت ها، یعنی استانداردها و اسناد ارتباطی و در عین حال، مقایسه میزان رضایت زناشویی افراد در سه نسل اخیر جامعه در حال تحول ایرانی است. این پژوهش یک طرح پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه افراد بالای 18 سال ساکن شهر تهران است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 180 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه استانداردهای اختصاصی رابطه، پرسش نامه اسناد ارتباطی و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ می باشد. بررسی ها نشان داد که استانداردهای رابطه در گروه زنان دچار تغییر شده اند . در میزان اسناد افراد در سه نسل اخیر تفاوتی دیده نشد. میزان رضایت زناشویی افراد در نسل سوم به شکل معناداری کمتر از دو نسل قبل است. در مجموع نتایج به دست آمده، از تغییر در بایدهای نسل میانی زنان و ثبات اسناد طی سه نسل حکایت می کند. این تغییر با توجه به تغییرات فرهنگی، اجتماعی و حتی خانوادگی که در سال های کودکی زنان نسل میانی بروز پیدا کرده است، به عنوان ریشه های شکل گیری استانداردها قابل تفسیر می باشد.
رابطه سبک زندگی با رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
331-344
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین رابطه بین سبک زندگی و رضایت زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه های شهر اصفهان به انجام رسید. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه های شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-91 ب ودند که از می ان آن ها 383 نفر (276 زن، 107 مرد) به عنوان نمونه و به صورت خوشه ای تصادفی از 5 دانشگاه انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (انریچ، 1986) و سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامتی (والکر، 1990) استفاده شد. داده های حاصل از پرسش نامه ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین سبک زندگی و رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد (01/0>p). تحلیل رگرسیون نشان داد سبک زندگی می تواند 20 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین کند. با توجه به این یافته، می توان از طریق آموزش تغییر سبک زندگی به زوجین کمک کرد تا با اصلاح سبک زندگی خود، باعث غنی سازی زندگی مشترک خود گردند.
پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های عشق ورزی (صمیمیت، میل، تعهد) و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۰
511-527
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده رضایتمندی در رابطه زناشویی، وجود عشق و برخورداری از سلامت روان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین سهم اضطراب کل، اضطراب آشکار و پنهان و سبک های عشق ورزی (صمیمیت، میل/ شور و شوق و تعهد) در رضایت زناشویی بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده کلیه پرسنل متأهل شرکت خودروسازی سایپا در سال 1392 1391 بود. بدین منظور 200 نفر پرسنل زن مرد متأهل، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، آزمون های مقیاس عشق سه وجهی استرنبرگ، مقیاس اضطراب (آشکار و پنهان) اشپیل برگر و فرم کوتاه رضایت زناشویی انریچ به کار گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان عشق و سبک های آن مولفه های صمیمیت و تعهد بیشترین سهم را در رضایت زناشویی داشتند اما متغیر میل(شور و شوق) پیش بین معناداری برای رضایت زناشویی نبود. اضطراب کل و پنهان پیش بینی کننده های مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. حال آن که، اضطراب آشکار پیش بین معناداری برای رضایت زناشویی نبود.
بررسی رابطه بین معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج و رضایت زناشویی در زنان و مردان متأهل دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
33-52
حوزه های تخصصی:
علی رغم روند رو به افزایش معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان و هم چنین نارضایتی های زناشویی در زوج ها در ایران، مطالعات بسیار اندکی به بررسی رابطه بین این دو پدیده پرداخته اند. این مقاله با هدف بررسی رابطه بین تجربه معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج اعم از رابطه دوستی و رابطه پیشرونده (منظور رابطه جنسی) و رضایت زناشویی تهیه شده است . این مقاله بر اساس داده های بخش کمی یک مطالعه ترکیبی تهیه شده است که در سال 1390-1389 انجام شد. در این مقاله، 299 دانشجوی زن و مرد متأهل سنین 18 تا 40 ساله که به روش دو نمونه گیری مرحله ای سهمیه ای و خوشه ای در همه مقاطع تحصیلی از 7 دانشگاه منتخب در تهران اعم از دولتی و آزاد انتخاب شدند، بررسی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه خود ایفایی بدون نام بود که اعتبار و روایی آن بررسی شد و پایلوت گردید. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین ضریب تأثیر روی رضایت زناشویی مربوط به میزان شناخت از همسر در بدو ازدواج می باشد(B= /0- 269 *0 /182 * /0 435-0/02) و پس از آن تجربه معاشرت های متعدد با جنس مخالف قبل از ازدواج است که بیشترین ض ریب ت أثی ر منفی را ب ر رضایت زن اشوی ی دارد (P>0/05,B=0/282=- ، ). هم چنین تجربه معاشرت های متعدد به طور غیرمستقیم از طریق ناسازگاری مذهبی با همسر بر کاهش رضایت زناشویی تأثیر می گذارد (0/02-، 435/ 0* 0/182* 0/269=B). لذا تعدد رابطه های قبل از ازدواج با جنس مخالف که معمولاً با انگیزه هایی غیر از ازدواج می باشند، می تواند تعیین کننده رضایت کمتر زناشویی پس از ازدواج باشد. برعکس شناخت بیشتر از خصوصیات همسر، به عنوان عامل مثبت در رضایت زناشویی می باشد. مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر می تواند به تأئید نتایج فوق کمک کند. نتایج فوق می تواند در اصلاح بسیاری از باورهای نادرست در بین جوانان به کار آید.
رابطه استفاده از رسانه های جهانی و بازاندیشی مدرن با گرایش به روابط فرازناشویی در بین زوجین شهر قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۳
309-323
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه استفاده از رسانه های جهانی، بازاندیشی مدرن و رضایت زناشویی با گرایش زوجین به روابط فرازناشویی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش تلفیقی از نظریه جهانی شدن فرهنگی، بازاندیشی و تغییر شکل صمیمیت گیدنز، رویکرد استفاده و رضایت مندی و نظریات روان شناسی اجتماعی از کمپ و یابلونسکی می باشد. مدل در نظر گرفته شده شامل متغیرهای: مصرف رس ان ه های جهان ی، ب ازان دیشی م درن و رض ایتزناشویی است که به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر گرایش به روابط فرازناشویی دخالت داده شده اند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، در بین 260 نفر از زوجین شهر قروه انجام شده است. نتیجه کلی پژوهش نشان داد مصرف رسانه های جهانی می تواند زمینه ای را فراهم کند که دیدگاه مخاطبان را در خصوص گرایش به روابط فرازناشویی شکل دهد اما مخاطبان در مواجهه با این پیام ها، متناسب با ویژگی های روانی و اجتماعی خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند و به این ترتیب، تأثیرات متفاوتی را دریافت می کنند. از میان عوامل مؤثر بر گرایش به روابط فرازناشویی، مصرف رسانه های جهانی، بازاندیشی مدرن، رضایت زناشویی، جنسیت، نحوه ازدواج رابطه معناداری با گرایش به روابط فرازناشویی داشته اند.
میانجی گری سبک های کنترل تعارض، در رابطه فضایل و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
417-438
حوزه های تخصصی:
گاه علی رغم آگاهی از شیوه های تعارضی سازگارانه، انگیزه ای برای رفتار مناسب احساس نمی شود. انتظار می رود تا فضیلت ها با تأثیر بر انگیزش برای رفتار اخلاقی، بر احتمال رفتارهای سازگارانه بیفزایند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه منش و فضایل خانوادگی، منابع خانوادگی و بینش مشترک زیربنایی آن که از دیدگاه روان شناسی مثبت، عناصر درونی لازم برای داشتن یک زندگی سالم هستند، با رضایت زناشویی پرداخته است؛ در این راستا، سب ک ه ای کنترل تعارض زوجین واسطه ای ف رض می شود که فضایل را با رضایت زناشویی پیوند می دهد. طی یک طرح همبستگی، دانشجویان ساکن در خوابگاه های متأهلی چند دانشگاه، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های توانمندی های منشی، رضایت زناشویی، و سبک های کنترل تعارض را تکمیل نمودند؛ داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.شجاعت و تعالی، پیش بین رضایت زناشویی و سبک های کنترل تعارض سازگارانه هستند، اما انسانیت رابطه معنی داری با رضایت ندارد. سبک های کنترل تعارض سازگار، در رابطه فضایل و رضایت مندی میانجی گری می کنند. رضایت زناشویی بیشتر از آن که ناشی از عشق میان همسران باشد، ریشه در ویژگی های درونی فرد دارد. فضایل با تأثیر بر شیوه های تعامل زوجین در حین تعارض، بر پیامد ازدواج مؤثرند؛ تلویحات این نتایج برای مداخلات درمانی در خانواده درمانی مثبت، مورد بحث قرار گرفته است.
خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس سنجش رابطه بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۵
141-154
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی مقیاس سنجش رابطه انجام شد. بدین منظور نمونه ای شامل 315 نفر (116 مرد و 199 زن) از افراد متاهل ساکن شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس های سنجش رابطه، رضایت زناشویی کانزاس، رضایت از زندگی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد که ساختار عاملی مقیاس سنجش رابطه تک عاملی است. همسانی درونی مقیاس در کل نمونه برابر با 0/88 بود. همبستگی معنا دار بین نمرات مقیاس سنجش رابطه با نمرات مقیاس رضایت زناشویی کانزاس، رضایت از زندگی و شادکامی آکسفورد بیانگر روایی همگرای مناسب مقیاس بود. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات رضایت رابطه مردان و زنان تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتایج نشان داد که این مقیاس، ابزاری معتبر و روا در اندازه گیری رضایت زناشویی است.
مدل رابطه ابعاد چشم انداز زمان و رضایت زناشویی با توجه به اثرات میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۶
197-214
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ابعاد چشم انداز زمان و رضایت زناشویی با توجه به نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در قالب یک مدل تحلیل مسیر به انجام رسیده است. نمونه آماری این پژوهش عبارت بود از 408 زن متأهل 20 تا 50 ساله ساکن شهر تهران که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، بهزیستی روان شناختی ریف و فرم کوتاه چشم انداز زمان زیمباردو بود. برای تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین مشخص شد که گذشته خوب، حال لذت گرا و آینده، نه تنها به طور مثبت مستقیم، بلکه به طور مثبت و غیرمستقیم با واسطه بهزیستی روان شناختی بر رضایت زناشویی تأثیر می گذارند. به علاوه متغیرهای گذشته بد و حال منفعل به طور منفی مستقیم و همچنین به طور منفی و غیرمستقیم با واسطه بهزیستی روان شناختی بر رضایت زناشویی تأثیرگذار هستند. از مجموع یافته ها نقش ابعاد چشم انداز زمان بر رضایت زناشویی و نقش میانجی بهزیستی روان شناختی تأیید شد که این امر دارای تلویحات کاربردی برای متخصصان و روان شناسان در تدوین مداخلات زناشویی است.
رضایت زناشویی زنان و ارتباط آن با سرمایه فرهنگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
555-574
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی زوج ها در رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری را زنان متأهل 15 تا 54 ساله شهر یاسوج تشکیل می دهند که 380 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق جهت سنجش رضایت زناشویی پرسش نامه انریچ و جهت سنجش سرمایه فرهنگی از پرسش نامه پژوهشگر استفاده شده است که با استفاده از اعتبار صوری تعیین اعتبار گردید و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند رضایت زناشویی زنان در سطح متوسط رو به بالاست. هم چنین بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته زنان، سرمایه فرهنگی عینیت یافته، تجسم یافته و نهادی شده همسر با رضایت زناشویی زنان رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که مجموع دو متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته همسر و سرمایه فرهنگی تجسم یافته همسر قادرند %8 از تغییرات متغیر رضایت زناشویی زنان را تبیین نمایند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، داشتن سرمایه فرهنگی می تواند در روابط زناشویی برای طرف مقابل انرژی عاطفی تولید نماید. حال این انرژی عاطفی تولید شده به نوبه خود می تواند در شکل رضایت یا عدم رضایت زناشویی باشد.
ارزیابی مدل رابطه بین خانواده اصلی و رضایت زناشویی با میانجی گری ابعاد دلبستگی ناایمن در پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
153-169
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی مدل رابطه بین ابعاد دلبستگی ناایمن به عنوان میانجی های خانواده اصلی و رضایت زناشویی در پرستاران متأهل شهر اهواز بود. این مطالعه توصیفی همبستگی است. گروه نمونه شامل 198 پرستار می باشد که با توجه به ملاک های ورود و خروج به روش نمونه گیری هدفمند داوطلب از بیمارستان های شهر اهواز برگزیده شدند و مقیاس های خانواده اصلی و رضایت زناشویی و پرسش نامه تجارب در روابط نزدیک تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین خانواده اصلی با رضایت زناشویی و همبستگی منفی و معناداری بین ابعاد دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) با رضایت زناشویی وجود دارد (0/05 > p). هم چنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش بارون و کنی و آزمون سوبل نشان داد که ابعاد دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) میانجی های منفی بین خانواده اصلی و رضایت زناشویی هستند.
الگوی پیش بینی کننده شادکامی زناشویی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
179-196
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل پیش بینی کننده شادکامی زناشویی و ارائه مدل پیشنهادی برای پیش بینی شادکامی زناشویی افراد متأهل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان و مردان متأهل با دامنه سنی 20 تا 50 سال و ساکن شهر تهران بودند که حداقل دو سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول نمونه گیری به صورت در دسترس بود و 67 نفر از افراد متأهل به پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و شادکامی زوجین تگریان پاسخ دادند. در مرحله دوم و به شیوه هدفمند با 20 نفر از افراد متأهلی که در هر دو پرسش نامه نمرات بالایی کسب کرده بودند، مصاحبه انجام شد. در نهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش کیفی (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) به تدوین کدها و مقوله ها پرداخته شد. نتایج نشان داد که چهار دسته از عوامل در شادکامی زناشویی نقش ایفا می کردند. این چهار دسته شامل عوامل جمعیت شناختی مثل فاصله سنی، تحصیلات و درآمد، عوامل درون فردی مثل گذشت، عوامل بین فردی مثل پذیرش و عوامل مربوط به خانواده ها می باشند. با توجه به نتایج این طور به نظر می آید که از بین این عوامل، عوامل درون فردی به خصوص ویژگی های شخصیتی خود فرد و درک و استانداردهای وی نقش بسزایی در پیش بینی شادکامی زوجین داشتند.