مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
رضایت زناشویی
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
361-374
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه رضایت زناشویی در گروه های مختلف زنان با توجه به روابط قبل از ازدواج صورت پذیرفته است. نمونه این پژوهش علّی مقایسه ای (پس رویدادی) را 197 نفر از زنان متأهل شهر تهران تشکیل دادند که دو تا پنج سال از ازدواج شان گذشته بود. بر اساس یافته های پژوهش، در رضایت زناشویی (نمره به دست آمده از پرسش نامه انریچ) زنان در گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که رضایت زناشویی به ترتیب از بیشترین تا کمترین در گروه های مورد مطالعه عبارت بود از: داشتن رابطه غیرپیشرفته با همسر، داشتن رابطه غیرپیشرفته با غیرهمسر، بدون رابطه، داشتن رابطه پیشرفته با همسر و داشتن رابطه پیشرفته با غیرهمسر. هم چنین، در تمام خرده مقیاس های رضایت زناشویی (شامل موضوعات شخصی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت، روابط جنسی، ازدواج و فرزندان، خانواده و دوستان و جهت گیری مذهبی) افراد دارای روابط غیرپیشرفته با همسر، نمرات بالاتری ثبت کردند. نتایج نشان دهنده این است که روابط قبل از ازدواج به صورت غیرپیشرفته با همسر می تواند رضایت زناشویی بیشتری به همراه داشته باشد. در مقابل، روابط پیشرفته قبل از ازدواج با همسر و غیرهمسر می تواند با کمترین رضایت زناشویی همراه باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
569-584
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه 2 شهر تهران بود که از میان آن ها نمونه ای به تعداد 250 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های رضایتمندی زناشویی انریچ، سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن، چشم انداز زمان زیمباردو پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، 12/5 درصد واریانس رضایت زناشویی بر اساس چشم انداز زمان و به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس در زوجین پیش بینی می شود. نتایج همچنین نشان داد در به کارگیری راهبردهای هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، اما در به کارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسئله با رضایت زناشویی رابطه معناداری نشان داده نشد. در بررسی روابط دیدگاه های زمان با رضایت زناشویی نتایج حاکی از رابطه معکوس معنادار رضایت زناشویی با دیدگاه زمان گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت بود. همچنین با توجه به نتایج آزمون t، زنان و مردان در رضایت زناشویی، به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس و دیدگاه های زمان با هم تفاوت معناداری ندارند.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای رضایت زناشویی و عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای رضایت زناشویی و عشق انجام شد. جامعه آماری شامل همه کارکنان متأهل نواحی چهار گانه آموزش وپرورش شهرستان اهواز بود که از میان آن ها 420 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده شامل رضایت زناشویی بلوم و محرابیان، عشق هاتفیلد و راپسون، نگرش های نقش جنسیتی کافمن، زیبایی ادراک شده (پژوهشگر ساخته)، هماهنگی ارزشی (پژوهشگر ساخته)، شخصیت (تیلور و جانسون، نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی، رضایت از زندگی داینر، ایمونس، لارسن و گریفین، و رضایت شغلی جاج و بونو بودند. تحلیل داده های پژوهش با به کارگیری روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS ویراست 22 و AMOS ویراست 22 انجام گرفت. برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش کمابیش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از راه حذف 4 مسیر غیر معنی دار (زیبایی ادراک شده و نگرش نقش جنسیتی سنتی به عشق، نگرش نقش جنسیتی برابری خواه به رضایت زناشویی و عشق) و همبسته کردن خطاهای 3 مسیر (رضایت شغلی و رضایت از زندگی، صمیمیت تفریحی و صمیمیت عمومی، صمیمیت تفریحی و عشق) حاصل شد. یافته ها همچنین نقش واسطه ای صمیمیت را در رابطه میان زیبایی ادراک شده، همسانی نظام ارزشی، نگرش های نقش جنسیتی، ناهمسانی ویژگی های شخصیتی بنیادی و همسانی صفات مرکزی با رضایت زناشویی و عشق مورد تأیید قرار دادند. با توجه به یافته های پژوهش به مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود هر دو متغیر رضایت زناشویی و عشق را در ارتباط با زوج درمانی موردتوجه قرار دهند.
تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها، نشانگر تأثیر مثبت بهره گیری از مداخلات معنوی برای ارتقای رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی است. روش درمانی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار نیز، از روش های معنوی بومی و نوین است که تأثیر مثبت آن کمابیش روشن شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. با بکار بستن نمونه گیری هدفمند از میان زوجین ساکن شهر سبزوار، 24 زن و شوهر (48 نفر) همچون آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 زوجی (24 نفرِ) آزمایش و گواه گمارش شدند. داده ها با مقیاس های رضایت زناشویی (اولسون، فورنیر، جوئن و دراکمن، 1989)و بهزیستی روان شناختی (ریف 1980) گردآوری شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زندگی زناشویی (0.05>P-Value؛ 22=Eta؛ 3.59=F) و بهزیستی روان شناختی (0.05>P-Value؛ 26=Eta؛ 4.57=F) گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری، تأثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت؛ مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار که برخاسته از دانش و فرهنگ بومی و درخور زوجین ایرانی است، در ارتقاء رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی آن ها کارساز است.
پی کاوی تجربه زیسته رضایت زناشویی زوجین واجد تفاوت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج های بین فرهنگی به واسطه فراگیر بودن وسایل ارتباط جمعی رو به افزایش است. بررسی رضایت زناشویی به عنوان مهم ترین و اساسی ترین عامل پایداری و دوام زندگی مشترک در این ازدواج ها دارای اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته رضایت زناشویی زوج هایی از فرهنگ های کرد، عرب و بختیاری بود که به روش کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی- نمود شناختی کلایزی (1978) انجام شد. 16 زوج (۳۲ نفر/ ۱۶ زن و 16 شوهر) با ازدواج های بین فرهنگی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از نوع گلوله برفی تا حد اشباع انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. سپس داده ها جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردیدند. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 750 کد اولیه، 20 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی گردید که عبارت اند از: فرایندهای قبل از ازدواج، ادراک حضور خانواده ها، تصمیم گیری در مورد فرزند، ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی، ادراک نیازهای کلی ازدواج های بین فرهنگی و ادراک چالش های ازدواج بین فرهنگی. با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که مضمون ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی با مضامین فرعی مانند نقش حیاتی حمایت و درک همسر، راهبردهای تسهیل کننده ارتباطی و زناشویی و تجربه ادراک یا عدم ادراک تفاوت ها و شباهت های شخصیتی، در مرکز تجربه رضایت زناشویی زوج های با ازدواج بین فرهنگی قرار دارد. این مطالعه مفاهیم مهمی برای مشاوران خانواده دارد و در برنامه های غنی سازی و ارتقای روابط زوجین بین فرهنگی، توجه به این مضامین سودمند خواهد بود. همچنین، این پژوهش می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی برای پژوهش های آتی درزمینه ازدواج های بین فرهنگی باشد.
تاثیرآموزش مهارت های ارتباطی وحل مساله مذهب محور بر رضایت زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی و حل مسأله مذهب محور بر رضایت زناشویی زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر اهواز اجرا شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری 30 زن را شامل می شد که از لحاظ سن، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، طول مدت ازدواج ، کسب یک انحراف معیار کم تر از میانگین در پرسشنامه رضایت زناشویی و سایر متغیرهای مورد نظر پژوهش، کاملاً همگون بودند. سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های ارتباطی و حل مسأله قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در خاتمه جلسات پس از یک دوره پیگیری سه ماهه هر دو گروه، مجدداً از لحاظ رضایت زناشویی ارزیابی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ رضایت زناشویی تفاوت معناداری وجود داشت(001/0 P
نقش سبک های دلبستگی و رضایت جنسی در رضایت زناشویی با واسطه گری عشق ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده رضایتمندی زناشویی نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های دلبستگی و رضایت جنسی در رضایت زناشویی با واسطه گری عشق ورزی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد یزد بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 250 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفده از پرسش نامه های مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، پرسش نامه رضایت جنسی و پرسش نامه قصه عشق (LSS) جمع آوری شد. علاوه بر روش های توصیفی برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که، سبک های دلبستگی و رضایت جنسی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. عشق ورزی در رضایت زناشویی و رضایت جنسی افراد نقش واسطه گری دارد. با توجه به اینکه رضایت جنسی یکی از عوامل مهم خوشبختی در زندگی زناشویی محسوب می شود و رضایت بخش نبودن آن احساس ناکامی را به همراه خواهد داشت، لذا توجه به انطباق سبک های دلبستگی و سبک های عشق ورزی افراد باید در راس برنامه های مشاوره های قبل از ازدواج قرار گیرد
بررسی برازش الگوی مفهومی مبتنی بر پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس عوامل اجتماعی اقتصادی و ویژگیهای شخصیتی با میانجیگری سبک زندگی در زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برازش الگوی مفهومی مبتنی بر پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس عوامل اجتماعی اقتصادی و ویژگیهای شخصیتی با میانجیگری سبک زندگی در زنان شهر تهران انجام شد. روش پژوهش کمّی پیمایشی، و جامعه آماری شامل تمام زنان متأهل شهر تهران است که تعداد آنها 2210287 نفر براورد شده است و از این تعداد 384 مورد بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده اند. گردآوری داده ها با استفاده از چهار پرسشنامه سبک زندگی والکر، رضایت زناشویی انریچ، آزمون شخصیتی نئو و پرسشنامه محقق ساخته عوامل اجتماعی اقتصادی و روش مورد مطالعه الگوسازی معادلات ساختاری بوده است. نتایج نشان از برازش نهایی الگوی ارائه شده دارد. اگرچه ارتباط بین متغیرهای عوامل اجتماعی اقتصادی با رضایت زناشویی معنی دار نیست، بین عوامل اجتماعی اقتصادی و سبک زندگی، ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگی، ویژگیهای شخصیتی و میزان رضایت زناشویی و سبک زندگی و میزان رضایت زناشویی زنان مورد مطالعه ارتباط معنی داری وجود دارد. به طور کلی و با توجه به نتایج، می توان چنین نتیجه گرفت که رضایت زناشویی چند بعدی، و تحت تأثیر عوامل زیادی است و لذا از آنجا که متغیر رضایت زناشویی هم از بعد عینی و هم بعد ذهنی برخوردار است بشدت هم تحت تأثیر عوامل روانشناختی بویژه ویژگیهای شخصیتی است و هم از عوامل جامعه شناختی مانند سبک زندگی تأثیر گرفته است.
بررسی رابطه متغیرهای سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی در زنان شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت توصیفی همبستگی است که جامعه آماری آن شامل تمام زنان متأهل شهر تهران است که تعداد آنها 2210287 نفر برآورد شده و از این تعداد، 384 مورد بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده اند. گردآوری داده ها با استفاده از سه پرسشنامه سبک زندگی والکر، رضایت زناشویی انریچ و آزمون شخصیتی نئو و روش مورد مطالعه ضریب همبستگی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS21 انجام شده است. یافته ها نشاندهنده این است که با توجه به سطح معناداری، که از 5 درصد کمتر است، بین سبک زندگی و رضایت زناشویی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؛ هم چنین بین ویژگیهای شخصیتی و رضایت زناشویی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس بدکارکردی های جنسی در زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
19 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس بدکارکردی جنسی در زنان متاهل شهر شیراز به مرحله اجرا در آمده است. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین زنان متاهل شهر شیراز، 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شواهد مربوط به اعتبار و پایایی ابزارهای تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه دلزدگی زناشویی ( پاینز )، پرسشنامه بد کارکردی جنسی (نوبره و پینتو – گویا ) نشان می دهد که اعتبار و پایایی ابزارهای پژوهش در حد قابل قبولی بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش همزمان ) مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی جسمی را پیش بینی کنند. همچنین ابعاد محافظه کاری جنسی، لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی عاطفی را پیش بینی کنند. علاوه بر این، ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی روانی را پیش بینی کنند.
کارکردهای تسهیل کار -خانواده برای شاخص های سلامتی و رشد پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
339 - 362
حوزه های تخصصی:
تسهیل کار-خانواده بر اساس جدیدترین شواهد در دسترس از زمره متغیرهای بسیار مهم برای سلامتی و رشد پرستاران زن است. بر همین اساس این پژوهش با هدف تبیین نقش تسهیل کار- خانواده و تسهیل خانواده-کار برای شاخص های رشد و سلامتی پرستاران زن اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش را پرستاران زن متأهل دو بیمارستان دولتی تشکیل دادند که از بین آن ها، صد و هفتاد و هشت نفر به شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای انتخاب و به پرسشنامه تسهیل کار-خانواده (Holbrook, 2005)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (Golparvar, 2014)، پرسشنامه امنیت روان شناختی محقق ساخته، پرسشنامه رضایت زناشویی (Fowers & Olson, 1993) و پرسشنامه رشد شخصی محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه همزمان) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین تسهیل کار-خانواده با رشد شخصی، با بهزیستی روان شناختی و با امنیت روان شناختی و بین تسهیل خانواده-کار با هر چهار شاخص رشد و سلامتی در این پژوهش رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیل کار-خانواده و تسهیل خانواده-کار، متغیرهای با اهمیتی هستند که لازم است بیش از پیش در میان پرستاران زن مورد توجه قرار گیرند.
نقش پیش بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در رضایت زناشوییِ زنان میانسال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف شواهد جدید بر نقش مؤثر عوامل فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در کیفیت رابطه میان زوجین دلالت دارد. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین شخصیت بامدادی شامگاهی، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی در زنان میانسال بود. مواد و روش ها روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام زنان متأهل میانسال (۴۰ تا ۶۰ سال) ساکن شهر مشهد بود. از بین مناطق شهرداری، منطقه ۱ به عنوان نمونه به شیوه تصادفی انتخاب شد و از این منطقه ۲۱۱ زن با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. هریک از شرکت کنندگان این مطالعه، فرم رضایت زناشویی انریچ، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، پرسش نامه بامدادی شامگاهی و نسخه کوتاه پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد زیرمقیاس های ادراک گزینه های مختلف، ادارک کنترل پذیری و نمره کل انعطاف پذیری شناختی توان پیش بینی رضایت زناشویی را به صورت مثبت دارند (P<۰/۰۰۱). علاوه بر این، سهم شخصیت بامدادی شامگاهی در پیش بینی رضایت زناشویی معنادار بود و بامدادی بودن زیاد با رضایت زناشویی زیاد همراه بود (P<۰/۰۰۱). همچنین نتایج نشان داد ملامت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران، به نحو منفی (P<۰/۰۰۱) و پذیرش و دیدگاه گیری به نحو مثبت (P<۰/۰۵) رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری یافته های این مطالعه ضمن گسترش ادبیات پژوهش، لزوم توجه به ویژگی های فیزیولوژیکی، شناختی و هیجانی در برنامه های ارتقای روابط زوجین و نیز مشاوره پیش از ازدواج را برجسته می سازد.
مقایسه علاقه اجتماعی، خودشیفتگی و رضایت زناشویی در زوجین ایرانی و افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
51 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو گروه از زوجین ایرانی و افغانستانی در متغیرهای علاقه اجتماعی و خودشیفتگی، و نیز تعیین رابطه این دو متغیر با رضامندی زناشویی و نقش تعدیل کنندگی ملیت بود. روش: این تحقیق با یک طرح علی مقایسه ای بر روی جامعه آماری شامل کلیه زوجین دانشجوی متأهل 22 تا 45 ساله ایرانی و افغانستانی ساکن در ایران و افغانستان که تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس داشتند انجام شد. از میان این افراد 101 زوج دانشجوی متأهل ایرانی و 101 زوج دانشجوی متأهل افغانستانی به صورت در دسترس با مراجعه به 5 مرکز دانشگاهی در ایران و 4 مرکز دانشگاهی در افغانستان انتخاب و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. همچنین دانشجویانی که در طی یکسال گذشته به روان شناس یا روانپزشک مراجعه کرده بودند از فهرست نهایی نمونه خارج شدند. یافته ها: میانگین نمرات زوجین افغانستاتی بطور معنادار در خودشیفتگی کمتر از زوجین ایرانی بود (93/8 در برابر 01/12)، در حالیکه برای علاقه اجتماعی یک میانگین بالاتر غیرمعنادار زوجین افغان (71/138 در برابر 5/123) مشاهده شد. رضامندی زناشویی بطور معنادار با علاقه اجتماعی و خودشیفتگی زوجین افغان(42/0 و 24/0-) و ایران(38/0 و 25/0-) ارتباط داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر خودشیفتگی کمتر زوجین افغان نسبت به زوجین ایرانی و همبستگی رضایت زناشویی زوجین ایرانی و افغانی با علاقه اجتماعی و خودشیفتگی است. در نظر گرفتن این تفاوت در درک مسایل روانشناختی آنان ضروری به نظر می رسد.
مقایسه سلامت روانی، تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان دارای همسران مبتلا به اختلالات روان پریشی با زنان دارای همسران سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بار مسئولیت مراقبت از بیماران روان پریش می تواند باعث افزایش استرس و کاهش سلامت روان، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در آن ها گردد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت روانی، تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان دارای همسر مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی و اختلال خلقی با زنان همسران سالم انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل همسران تمامی بیماران مرد بستری شده در سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در بیمارستان روان پزشکی شفا رشت بود که تشخیص یکی از اختلال روان پریش گرفته اند. ۱۸۷ زن با استفاده از نمونه گیری بر مبنای هدف و ۱۸۷ زن دارای همسر بهنجار انتخاب شدند و سه پرسشنامه چک لیست سلامت روان، تاب آوری کانر، دیویدسون و رضایت زناشویی انریچ را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss-۲۲ و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافته ها: پژوهش نشان داد که بین دو گروه زنان از لحاظ سلامت روان (۴/۳۸۷ t=) تفاوت معنی داری وجود داشت. زنانی که دارای همسران مبتلا به روان پریش بودند در زیر مؤلفه های سلامت روان دارای علائم بیشتری نسبت به زنان دارای همسر سالم بودند. تاب آوری زنان دارای مردان مبتلا به اختلالات روان پریش نسبت به گروه بهنجار کمتر بود (۳/۲۳۱ t=) (۰۰۱/ ۰P=). مؤلفه های رضایت زناشویی؛ در سطح ۰/۰۵ معنی دار بوده است. این امر نشانگر پایین بودن رضایت زناشویی این زنان نسبت به گروه همتا بود.
نتیجه گیری: مسئولیت زندگی در بین زنان دارای همسر مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل افت شدید عملکرد این بیماران بیشتر از اختلالات دو قطبی بوده است که این فشارهای روانی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی، تاب آوری و نارضایتی از زندگی زناشویی، شده که منجر به کاهش سلامت روانی آنان می گردد.
اثربخشی بهزیستی درمانی گروهی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زنان خانه دار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی دو مؤلفه سلامت روان می باشند که ارتقای آن ها رابطه معکوسی با اختلالات شایع مانند افسردگی و اضطراب دارد.
هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بهزیستی درمانی گروهی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زنان خانه دار است.
روش: پژوهش نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و گروه کنترل، نمونه ۳۰ زن خانه دار ۲۰ تا ۵۰ ساله به روش نمونه گیری دسترس انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و کنترل گمارش شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ و بهزیستی روان شناختی ریف، درمان ۸ جلسه ی ۹۰ دقیقه ای ۲ جلسه در هفته اجرا و ۲ مرحله ارزیابی صورت گرفت، پیش و پس از مداخله.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد بهزیستی درمانی گروهی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زنان خانه دار مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان از بهزیستی درمانی در افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زنان خانه دار استفاده کرد.
بررسی رابطه بین «سبک زندگی اسلامی» با «رضایت زناشویی» با واسطه گری «خوش بینی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین «سبک زندگی اسلامی» با «رضایت زناشویی» با واسطه گری «خوش بینی» است. روشِ آن، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری اش، کارکنان متاهل دولت تعیین شد، بطوری که 214 نفر از کارمندان متاهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن در شهر تهران بصورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رضامندی همسران (افروز)، پرسشنامه خوش بینی اسلامی (نوری) و پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی (حیرت و همکاران) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری (01/0>P) وجود دارد، بطوری که سبک زندگی اسلامی اثر مستقیم و معنادار بر رضایت زناشویی دارد (05/0>P). همچنین مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی با واسطه گری خوش بینی بر رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خوش بینی، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خوش بینی و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند.
تدوین پروتکل درمانی بر اساس «ذهن آگاهی» مبتنی بر فعالسازی «طرحواره های معنوی-اسلامی»در «رضایتمندی زناشویی» دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین پروتکل درمانی براساس« ذهن آگاهی» مبتنی بر فعالسازی «طرحواره های معنوی-اسلامی» در «رضایتمندی زناشویی» زنان دانشجو بود؛ جامعه آماری عبارت بود از زنان دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کنگاور در سال تحصیلی-95139؛ تعداد 28نفر بصورت داوطلبانه و در دسترس که نمره پایینتری در رضایتمندی رناشویی داشتند انتخاب شده و بصورت تصادفی به گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 14 نفر) اختصاص یافتند.هر دو گروه یک بار پیش از انجام آزمایش، یک بار بلافاصله پس از اتمام آزمایش و یک بار یک ماه پس از انجام مداخلات، پرسشنامه رضامندی زناشویی جدیری را تکمیل کردند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه و چندراهه تحلیل شدند.یافته هانشان داد که پروتکل درمانی تدوین شده توسط پژوهشگر توانسته است افزایش معناداری در میزان رضایتمندی زناشویی دانشجویان ایجادکند. این افزایش در مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود. درنتیجه می توان گفت پروتکل درمانی ذهن آگاهی مبتنی بر طرحواره های معنوی- اسلامی، شیوه مناسبی برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است.
تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی، تنظیم هیجان و ارتقای رضایت زناشویی زنان سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
67 - 90
حوزه های تخصصی:
ارتقای رضایت زناشویی یکی از راهکارهای مهم برای تقویت انسجام خانواده ها و ارتقای سلامت جامعه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر پریشانی روان شناختی، تنظیم هیجان و ارتقای رضایت زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل بالای ۱۸ سال شهر تهران در سال ۱۳۹۶ بودند. نمونه پژوهش ۶۰ زن متأهل دارای رضایت زناشویی متوسط بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در ۲ گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. و گروه آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای در برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS، لوی باند و لوی باند، ۱۹۹۵)، پرسشنامه دشواری های تنظیم هیجان (DERS، گراتز و روئمر، ۲۰۰۴) و شاخص خشنودی زوجی (CSI، فانک و راگ، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود پریشانی روان شناختی (۱/۰>P، ۶۵/۸ =F)، بهبود تنظیم هیجان (۳۹/۳۱=F) و ارتقای رضایت زناشویی (۹۲/۱۹=F) زنان متأهل مؤثر بوده است (۱/۰>P). بر اساس این نتایج، برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ضمن کاهش پریشانی روان شناختی و افزایش مهارت های تنظیم هیجان در زنان، در زمینه زوج درمانی نیز سودمند است و می تواند به عنوان یکی از روش های ارتقای رابطه زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
91 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر ملایر در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. از بین زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی، به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 36 نفر (18نفر گروه آزمایش، 18 نفرگروه کنترل) انتخاب شد. دو گروه از لحاظ سن، جنسیت، مدت زمان ازدواج، وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات همگن شد. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی سلیگمن و الیس دریافت کرد. اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای اندازه گیری رضایت زناشویی در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم بلند (1989) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی، رابطه جنسی، تحریف آرمانی، مسائل شخصی، ارتباط، حل تعارض و خانواده و دوستان مؤثر بود و آن ها را بهبود بخشید (05/0p). پس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مؤثر بوده و از آن می توان برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
نقش تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری به ازدواج در پیشبینی توافق، رضایت و انسجام زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعهد زناشویی به معنای جهت گیری بلندمدت نسبت به رابطه مشترک پیش بینی کننده برآیندهای زناشویی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سه گانه تعهد زناشویی (شخصی، اخلاقی و ساختاری) در پیش بینی توافق، رضایت و انسجام زناشویی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 286 نفر از زنان و مردان متاهل ساکن شهر قزوین بودند که به شیوه تصادفی از نقاط پنج گانه شهر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس توافق، رضایت و انسجام زناشویی، پرسشنامه تعهد زناشویی کلی و پرسشنامه ابعاد سه گانه تعهد زناشویی است. نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی کلی، تعهد شخصی و تعهد اخلاقی با توافق زناشویی، رضایت زناشویی و انسجام زناشویی رابطۀ مثبت و معنادار و بین تعهد ساختاری با توافق زناشویی، رضایت زناشویی و انسجام زناشویی رابطۀ منفیِ معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که تعهد زناشویی کلی و تعهد شخصی قادرند به میزان متوسطی متغیر رضایت، توافق و انسجام زناشویی را پیش بینی کنند. تعهد شخصی عاری از اجبار و محدودیّت های محیطی و ناشی از تمایلات زوجین به وفادارماندن به رابطه زوجی نقش تعیین کننده ای در انسجام زناشویی و افزایش رضایت و توافق بر موضوعات مشترک زناشویی دارد.