مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان یکی از مهمترین عواملی است که بر متغیرهای زندگی زناشویی، همچون رضایت زناشویی، تأثیر به سزایی دارد. هدف: پژوهش حاضر در پی آن است که با روش فراتحلیل رضایت زناشویی زنان شاغل و غیرشاغل را مقایسه نماید. تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است که نتایج بسیار متفاوت و گاه متناقضی را گزارش کرده اند. پژوهش فراتحلیل، مجموعه ای از فنون نظام دار برای حل تناقض در مورد یافته های حاصل از تحقیقات مختلف درباره یک موضوع است. روش: با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی نسبت به جمع آوری تمام پژوهش ها (مقاله و پایان نامه) اقدام شد. نهایتاً 47 مطالعه انجام گرفته بین سال های 1379 تا 1396 به دست آمد که با استفاده از ملاک های درون سنجی فراتحلیل حاضر، تعداد 18 اثر انتخاب شد. یافته ها: به طور کل، اندازه اثر ترکیبی در مدل اثرات ثابت 180/0 و در مدل اثرات تصادفی 282/0 به دست آمد. نتیجه گیری: اشتغال زنان در رضایت زناشویی تأثیر مثبت معناداری دارد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای سه نوع عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۶ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱
91 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای سه نوع عشق در کارکنان متأهل دانشگاه شهید چمران بود. روش: جامعه ی آماری این پژوهش تمام کارکنان متأهل مشغول به کار سال 1394 دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. از همه افراد جامعه، تعداد 485 پرسش نامه ی کامل به دست پژوهشگران رسید. افراد نمونه به نسخه های کوتاه مقیاس های عشق خیال انگیز (شهوانی)، عشق بر مبنای دوستی، عشق دلسوزانه، پرسش نامه ی انتظار از ازدواج، فرم کوتاه سیاهه ی پنج عاملی نئو، مقیاس تجارب در روابط نزدیک، مقیاس گرایش های مطلوب اجتماعی، مقیاس سلامت خانواده و پرسش نامه ی رضایت زناشویی پاسخ دادند. برای آزمودن الگوی پیشنهادی پژوهش، از روش الگویابی معادلات ساختاری، با تبعیت از رویکرد دومرحله ای اندرسون و گربینگ استفاده شد. همچنین، برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم موجود در الگوی پژوهش، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد که شاخص های برازش برای الگوی پژوهش در دامنه ی قابل قبولی قرار دارند؛ با این حال، با انجام برخی اصلاحات، الگو به برازش مطلوب تری دست یافت. همچنین، این نتایج نشان داد که متغیرهای پیشایند، ضرایب مسیر معناداری بر انواع عشق دارند و عشق مصاحبتی و دلسوزانه بر متغیرهای پیامد الگو، اثرات معناداری دارند. نتیجه گیری: به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر نحوه ی شکل گیری انواع عشق و نقش محوری آن ها در تعیین کیفیت رابطه و رضایت زناشویی را در بافت یک نمونه ی ایرانی نشان می دهد. این نتایج در بافت نظری و تجربی تبیین شد و تلویحات نظری و کاربردی آن ارائه شد.
مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نتایج تحقیقات نشان می دهد که شبکه های مجازی اجتماعی موجب اختلال در سلامت خانواده و افزایش روابط فرازناشویی شده اند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل علی تأثیرات هوش معنوی و اخلاقی بر روابط فرازناشویی با واسطه های شبکه های مجازی و رضایت زناشویی انجام شده است.
روش: نمونه تحقیق شامل250 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی ناصری، هوش اخلاقی لینیک و کیل، و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS و SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که هوش معنوی اثر مستقیم و معنی داری هم بر رضایت زناشویی و هم روابط فرازناشویی دارد. اما هوش اخلاقی تنها بر رضایت زناشویی اثر مستقیم معنی دار دارد. همچنین اثر مستقیم رضایت زناشویی با رابطه فرازناشویی معنی دار نشد. اما اثر مستقیم رابطه میزان استفاده از فضای مجازی با رابطه فرازناشویی معنی دار شد. در کل داده ها نشان داد که مدل پیشنهادی نیازمند اصلاح است و با حذف مسیرهای غیرمعنی دار مدل نهایی با 002/0RAMSE= برازش گردید.
نتیجه گیری: بنابراین نتایج فوق، مدل پیشنهادی به دلیل توجه به نقش عوامل فرهنگی و مذهبی می تواند مسیری مهم و متناسب با فرهنگ کشورمان در جهت افزایش رضایت زناشویی، کاهش روابط فرازناشویی و استحکام خانواده باشد.
مقایسه ی آموزش تئوری انتخاب به صورت کلاسیک و بر مبنای آموزه های اسلامی بر افزایش گذشت و رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب به شیوه ی کلاسیک با آموزش بر مبنای آموزه های اسلامی بر رضایت زناشویی و گذشت است.
روش: 60 نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (20n=) قرار داده شدند. پرسش نامه های رضایت زناشویی و گذشت به عنوان پیش آزمون برای سه گروه اجرا شد. سپس افراد گروه آزمایش اول در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب کلاسیک و افراد گروه دوم در 8 جلسه آموزش تئوری انتخاب اسلامی شرکت کردند. هر دو پرسش نامه به عنوان پس آزمون مجدداً برای همه اجرا شد. این نمرات با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش تئوری انتخاب موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت شده است. همچنین بین دو گروه آزمایش نیز تفاوت معناداری وجود داشت به طوری که افزایش نمرات در گروه تئوری انتخاب اسلامی بیش از گروه کلاسیک بود.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت آموزش تئوری انتخاب اسلامی به طور مؤثری موجب افزایش رضایت زناشویی و گذشت می شود.
تدوین و اعتباریابی مدل علّی رضایت زناشویی بر اساس سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با رضایت زناشویی، با واسطه گری خودمهارگری است. روش پژوهش، همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS20 است. جامعه آماری، کارکنان متأهل دولت در شهر تهران می باشد، به طوری که 214 نفر از کارمندان متأهل (94 مرد و 120 زن) سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان ساکن شهر تهران، به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند و به سه پرسش نامه رضامندی همسران، خودمهارگری اسلامی و سبک زندگی زوجین، با رویکرد اسلامی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و رضایت زناشویی، رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد، به طوری که سبک زندگی اسلامی، اثر مستقیم و معنادار روی رضایت زناشویی دارد (05/0>P). بنابراین، فرد با سبک زندگی اسلامی، دارای رضایت زناشویی بالاتری است. همچنین، مقدار استاندارد اثر غیرمستقیم سبک زندگی، با واسطه گری خودمهارگری، بر روی رضایت زناشویی در سطح 05/0 معنادار می باشد. بنابراین، سبک زندگی اسلامی با واسطه گری خودمهارگری، بر رضایت زناشویی اثر غیرمستقیم دارد و دو متغیر خودمهارگری و سبک زندگی اسلامی، رضایت زناشویی را تبیین می کنند. افزون بر اینکه بررسی شاخص های برازش مدل، نشان داد که مدل علّی رضایت زناشویی، بر اساس سبک زندگی اسلامی، با واسطه گری خودمهارگری از اعتبار لازم برخوردار است.
مقایسه خودتعیین گری در رابطه زناشویی، تعهد به همسر و رضایت زناشویی در زنان و مردان بدون و دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودتعیین گری در رابطه زناشویی، تعهد به همسر و رضایت زناشویی در متأهلین بدون و دارای تعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. بدین منظور نمونه ای شامل زنان و مردان متأهل دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره (85 نفر: 59 زن و 25 مرد) و زنان و مردان متأهل بدون تعارض زناشویی (97 نفر: 56 زن و 41 مرد) به روش دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که به مقیاس های ارضای نیازهای اساسی در روابط شلدون و همکاران (2001)، رضایت زناشویی کانزاس شام و همکاران (1983) و مقیاس تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد گروه دارای تعارض، در مقایسه با گروه بدون تعارض نمرات پایین تری در خودمختاری، شایستگی، ارتباط، تعهد زناشویی و رضایت زناشویی گزارش نمودند (01/0 p < ). نتایج همچنین نشان داد مردان به طور کلی نسبت به زنان، نمرات بالاتری در تعهد زناشویی و رضایت از رابطه زناشویی کسب کردند (01/0 p < ). در بررسی اثر تعاملی تعارض و جنسیت، نتایج نشان داد که زنان گروه بدون تعارض نمرات بالاتری در شایستگی و ارتباط گزارش نمودند (05/0 p < ). و جود تعارضات حل نشده در روابط زناشویی موجب کاهش توانایی خودتعیین گری در رابطه شده، با کاهش تعهدات زناشویی، رضایت از رابطه را کاهش می دهد. از این رو، غنی سازی روابط زوجین با بالابردن توان خودتعیین گری در روابط زوجین، منجر به افزایش تعهد به رابطه و رضایت زناشویی می شود.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه جاذبه های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت ابزاری برای آزمون عوامل مؤثر بر ثبات و رضایت زناشویی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع اعتباریابی بود. جامعه پژوهش شامل افراد متأهل شهر بندرعباس در سال 1398 بودند که 310 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه جاذبه های زناشویی و شاخص رضایت زناشویی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها توسط نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه جاذبه های زناشویی به شناسایی 7 مؤلفه منجر شد که در سه عامل کلی درون فردی، بین فردی و محیطی قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که تمامی مؤلفه ها ضریب بین 77/0 تا 96/0 دارند. نتایج همبستگی بین مؤلفه های جاذبه های زناشویی با شاخص رضایت زناشویی نشان داد بین تمامی مؤلفه های جاذبه های زناشویی با شاخص رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد (05/0 p< ). باتوجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت پرسشنامه جاذبه های زناشویی می تواند به عنوان ابزار پژوهشی و بالینی مورداستفاده پژوهشگران و زوج درمانگران قرار بگیرد.
اثربخشی سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی زوجین در مبتلایان به انزال زودرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
157-166
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی زوجین در مبتلایان به انزال زودرس است. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مردان مبتلا به انزال زودرس و همسران آنان در شهر شیراز بود. نمونه آماری 30 زوج بود که به صورت در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه 15 زوجی آزمایشی و کنترل گمارده شدند. سپس بر روی گروه آزمایشی 6 جلسه 120 دقیقه ای سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت گروه درمانی اجرا شد. هر دو گروه سه نوبت به پرسشنامه رضایت زناشویی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مؤلفه های رضایت زناشویی گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته بود. همچنین، سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش انزال زودرس در مردان گروه آزمایش شد. براساس نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور افزایش رضایت زناشویی و کاهش انزال زودرس، سکس درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مورد توجه و کاربست قرار گیرد.
بررسی نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی پرستاران زن متأهل
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی پرستاران زن متأهل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران زن متأهل در 21 بیمارستان عمومی و خصوصی فعال در بخش زنان و زایمان شیراز بود که از بین 9 بیمارستان منتخب، 155 پرستار زن متأهل شاغل در بخش زنان و زایمان به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ذهن آگاهی (والاچ و همکاران، 2006)، کیفیت رابطه زناشویی (کندی و همکاران، 2016) و تصویر بدن فیشر (1970) استفاده شد. داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و آزمون سوبل تحلیل شد. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی اثر مستقیم و معناداری بر تصویر بدن و کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل دارد؛ همچنین تصویر بدن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان متأهل تأثیر مثبت و معنادار دارد. درنهایت نتایج حاصل از بررسی نقش متغیر میانجی نشان داد که ذهن آگاهی به واسطه تصویر بدن بر کیفیت رابطه زناشویی زنان تأثیر معناداری دارد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، تکنیک های ذهن آگاهی نقش مؤثری در بهبود تصویر بدن و کیفیت رابطه زناشویی دارد، لذا توصیه می شود مراکز تخصصی مشاوره زناشویی با تأکید بر مهارت های ذهن آگاهی در سطح کشور افزایش یابد.
بررسی عوامل روانی اجتماعی موثر بر طول مدت ازدواج
حوزه های تخصصی:
تاریخ بشریت، با ابعاد زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود، متعلق به همزیستی زن و مرد، به روابط بین آنها و فرزندانشان است. با گذشت زمان، خانواده به یکی از قدیمی ترین اشکال جامعه تبدیل شده است که تکامل و تداوم گونه های انسانی را تضمین می کند. خانواده بیشترین تأثیر را بر انسان می گذارد. بسیاری از مطالعات انجام شده توسط محققان در این زمینه، اهمیت خانواده را برای افراد اثبات کرده و تأکید دارند که خانواده یک آزمایشگاه واقعی برای رشد یک فرد است . در جامعه معاصر، خانواده دچار تحولات مهم بسیاری شد، مانند توانمند سازی زنان، به عنوان مثال، که بسیاری دیگر از تغییرات را در زندگی خانوادگی تعیین کرده است . به دلیل این تغییرات، در حال حاضر زوجین زناشویی علاقه بیشتری به تأمین منافع خود دارند و وظایفی را که جامعه به خانواده محول می کند به حداقل می رسانند. نتایج از نظر مشاوره زناشویی، افزایش رضایت زناشویی و توسعه کمک به خانواده های نیازمند مداخله مورد بحث قرار گرفته است .
مقایسه ی بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان مبتلا به سرطان و زنان عادی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی، سرطان همچنان به عنوان یکی از مهمترین بیماری ها، شایع ترین و دومین علت مرگ در میان زنان به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در میان زنان سرطانی (تخمدان، رحم و گردن) با زنان عادی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی و علی- مقایسه ای، و جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران بود. حجم نمونه 60 نفر، که شامل 30 زن مبتلا به سرطان (رحم، گردن و تخمدان) مراجعه کننده به مرکز درمانی بخش انکولوژی، و 30 زن عادی با رعایت همتا کردن آنها، با استفاه از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی کارول ریف (1989) و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. برای آزمون فرضیه از تحلیل کوواریانس و تحلیل آنها با استفاده از SPSS نسخه 21 صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات بهزیستی روانشناختی و رضایت زناشویی در بین زنان دارای سرطان و زنان عادی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0>p). نتیجه گیری: با نظر به یافته های پژوهش، زنان دارای سرطان رحم، تخمدان و گردن علاوه بر مشکلات جسمی، دارای مشکلات روانشناختی نیز هستند، و لازم است به مشکلات روانی آنها بیشتر از مشکلات جسمی توجه شود. لذا می بایست در کنار درمان های جسمی نسبت به سلامت روانی و رضایت زناشویی آنها توجه کافی صورت بگیرد.
مقایسه عملکرد خانواده ورضایت زناشویی ،درخانواده های دارای فرزند مبتلابه اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی وعادی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه عملکرد خانواده و رضایت زناشویی در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی و عادی بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع مقایسه ای است. جامعه آماری کلیه خانواده های دانش آموزان ابتدایی شهرستان تربت جام 97-98 سال بود. 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده پرسشنامه عملکرد خانواده، پرسشنامه رضایت زناشویی و پرسشنامه علائم کودکان بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین عملکرد خانواده و میانگین رضایت زناشویی در خانواده های عادی و کودکانی که دارای کودکان توجه بیش ازحد بودند بیشتر بود. همچنین بین کلیه اجزای عملکرد خانواده در خانواده های دارای فرزند دارای اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) و خانواده های طبیعی تفاوت وجود دارد. مشخص ترین تفاوت با مؤلفه نقش، کمترین تفاوت با مؤلفه حل مسئله است.
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی در زنان نابارور شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (دی) ۱۳۹۹ شماره ۹۴
1231-1242
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی طرحواره های ناسازگار اولیه و رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی پرداخته اند. اما پیرامون رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی زنان نابارو شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با رضایت زناشویی و پریشانی روانشناختی زنان نابارور انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان نابارور شهر تهران در سال 1398 بود. تعداد 260 زن نابارور به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه از بین دو مرکز ناباروری شهر تهران انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها، از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998)، پرسشنامه 47 سؤالی رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر (2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. یافته ها: بین طرحواره های ناسازگار رهاشدگی، نقص، وابستگی، اطاعت، بازداری هیجانی و معیارهای نامربوط با رضایت زناشویی رابطه معنادار وجود دارد ( 05/0 P< ) . همچنین بین طرحواره های ناسازگار رهاشدگی، وابستگی، خود تحول نایافته، بازداری هیجانی، معیارهای نامربوط، خودکنترلی ناکافی و استحقاق با پریشانی روانشاختی رابطه معنادار وجود دارد ( 05/0 P< ) . نتیجه گیری: طرحواره های ناسازگار اولیه ازجمله عواملی است که در دوره ناباروری منجر به کاهش سطح رضایت زناشویی زنان شده و پریشانی روانشناختی را بالا می برد.
الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1475-1486
حوزه های تخصصی:
زمینه: ارتباط زناشویی هسته مرکزی نظام خانواده است و از آنجایی که نهاد خانواده اولین نهاد اجتماعی است که رشد، تحول و شکل گیری شخصیت اثرات چشمگیری دارد، بر همین اساس بررسی مسائل و مشکلاتی که منجر به فروپاشی خانواده و روابط زناشویی می شود نیز ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای است . روش: پژوهش حاضر همبستگی از نوع اکتشافی – متوالی و هدایت شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان زن متأهل مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 97 تشکیل دادند که تعداد نمونه ۳۵۰ نفر از دانشجویان بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1987)، شخصیتی نئو (1990)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و راهبردهای مقابله ای رضاخانی (1388) استفاده شد . یافته ها: نتایج نشان داد بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و برون گرایی با رضایت زناشویی رابطه منفی و گشودگی، توافق و وظیفه شناسی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار به دست آمد؛ همچنین رابطه بین سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با رضایت زناشویی منفی و با سبک دلبستگی ایمن مثبت و معنادار است. روان رنجوری 0/48- = β و سبک دلبستگی اجتنابی 0/41- = β سهم بیشتری در تبیین رضایت زناشویی دارد (0/001 > p ). نتیجه گیری : از جمله دستاوردهای این پژوهش می تواند ترغیب درمانگران به ایجاد راهکارهایی برای تغییر در شناخت، افکار، عملکردها، عواطف و هیجان های زوج ها و از این طریق بهبود روابط و رضایت زناشویی و انسجام جامعه باشد .
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رضایت زناشویی بانوان ناسازگار در دهه اول زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1497-1506
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات بسیاری به اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر مشکلات زناشویی زوجین و بررسی مشکلات تنظیم هیجانی و رضایت زناشویی زوجین پرداخته اند. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رضایت زناشویی بانوان ناسازگار در دهه اول زندگی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر مشکلات تنظیم هیجانی و رضایت زناشویی بانوان ناسازگار در دهه اول زندگی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای ناسازگاری زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر اندیشه در سال 1397 بود.30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (السون، 1998)، پرسشنامه ناسازگاری ( DQ ) ارنست جی. بی یر و دانیل پی. استرنبرگ (1977)، پرسشنامه اختلالات تنظیم هیجانی گراتس (2004) و بسته ی آموزشی طرحواره درمانی هیجانی لیهی و همکارانش (2015 ، 2019). تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک و چند متغیری انجام شد. یافته ها: طرحواره درمانی هیجانی موجب افزایش میانگین نمرات رضایت زناشویی در شرکت کنندگان گروه طرحواره درمانی و موجب افزایش میانگین نمرات تنظیم هیجان در شرکت کنندگان گروه طرحواره درمانی شد (0/001 P< ). نتیجه گیری: طرحواره درمانی هیجانی باعث افزایش رضایت زناشویی و تنظیم هیجان و مؤلفه های آن در زوجین شد.
اثربخشی نامثلث سازی بر رضایت زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش انجام شده بررسی اثربخشی نامثلث سازی بر رضایت زناشویی بوده و روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین آشفته مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روان درمانی روزبه در سطح شهر تهران در بازه زمانی 6 ماهه بوده که در مجموع شامل 75 زوج بودند که 32 نفر از زوجین (16 زوج) به وسیله مصاحبه تشخیصی و به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند که به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (8 زوج) آزمایش و گواه تقسیم شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(1998) پاسخ دادند.آموزش نامثلث سازی به گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به روش بوئنی آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس بعد از آموزش نامثلث سازی،هر دو گروه به پرسشنامه ها مجدداً پاسخ دادند. برای بررسی آمار استنباطی پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس به کار گرفته شد. بررسی میانگین های اصلاح شده با روش کوواریانس نشان دادند که میانگین رضایت زناشویی در گروه کنترل 04/142 و میانگین رضایت زناشویی در گروه آزمایش 21/164 بوده است و این تفاوت بیانگر این است که گروه آزمایش به میزان (05/0>P) از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار می باشد و می توان برای افزایش رضایت زناشویی از آموزش خود متمایزسازی برای زوجین استفاده کرد.
بررسی رابطه صمیمیت زوجین سازگار و رابطه آن با انعطاف پذیری شناختی در زنان متاهل( مادران متاهل دانش آموزان شهر تهران)
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال دوم آبان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
46 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف: صمیمیت یک مشخصه کلیدی و مهم روابط زناشویی و از ویژگی های بارز یک ازدواج موفق به شمار می آید. این ویژگی به وجود تعامل بین همسران اشاره می کند و نبود یا کمبود آن یکی از شاخص های آشفتگی در روابط زناشویی است. این پژوهش با هدف بررسی صمیمیت زوجین و رابطه آن با انعطاف پذیری شناختی در زنان متاهل( مادران متاهل دانش آموزان شهر تهران) انجام شد. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دانش آموزان مدارس دولتی شهر تهران درسال1398 که در زمان اجرای پژوهش متاهل بودند و سی و پنج تا شصت و پنج سال سن داشتند، تشکیل داده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به اندازه پانصد و چهار نفر انتخاب شد. در این پژوهش از پرسشنامه صمیمیت زوجین باگاروزی2001، و پرسش نامه انعط اف پ ذ یر ی ش ناختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزارهای آماری انجام شد. یافته های تحقیق: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که بین باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روان شناختی و کیفیت روابط زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد. و بین انعطاف پذیری شناختی با نمره کل مثبت اندیشی و با مولفه های کارکرد مثبت روزانه، خودارز یابی مثبت، ارز یابی د یگران از خو یش، انتظارات مثبت آ ینده، خوداعتمادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: می توان با آموزش انعطاف پذیری به زوج های جوان یا زوج های مشکل دار با افزایش رضایت زناشویی و صمیمیت، سازگاری و انعطاف پذیری آنان را افزایش داد.
بررسی رابطه رضایت مندی از زندگی زناشویی بین زنان شاغل و خانه دار و همسران آنها
مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا است. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف بود بدین منظور با زنانی که به شرکت در مطالعه تمایل داشته و شاغل یا غیر شاغل که متاهل بودند و نیز با همسران آنها مصاحبه انجام شد و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. فرآیند گردآوری داده ها، مشتمل بر 60 مصاحبه نیمه ساختار یافته و متمرکز بود، ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه عمیق و مشاهدات دقیق همراه با مشاهدات مشارکتی بوده است. در این پژوهش بین سن زن و شوهر، سن ازدواج، تعداد فرزاندان، تفاوت سنی زوجین، تحصیلات مرد و تحصیلات زن، منزلت شغلی مرد، اشتغال زن، ازدواج مجدد زوجین، نحوه آشنایی با همسر، نسبت خویشاوندی با سازگاری زناشویی رابطه معنی داری به دست آمده است و همچنین اشتغال زنان باعث کاهش رضایت زناشویی و افزایش روان رنجوری همسران شان شده به گونه ای که افراد ناراضی از زندگی زناشویی کسانی اند که شوهران سنتی و زنان غیر سنتی و شاغل دارند. نتایج حاصله درباره ی زوج های هر دو شاغل نشان داده اند که تغییر در ساختار خانواده به وسیله ی شاغل شدن هر دو عضو، باعث ایجاد تعارض بیشتر و شادی کمتر در زندگی شده و در نقش های جنسیتی ابهام ایجاد نموده است.
الگوی ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی در زنان متاهل: با نقش واسطه ای هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
102 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ساختاری پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی با نقش واسطه ای هیجان خواهی در زنان متاهل بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 1854 زن متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شمال تهران در سال 1397 بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی محله های ازگل، اراج، نیاوران و باغ فردوس انتخاب و از این محله ها بر اساس نرم افزار سمپل پاور 350 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990)، جهت گیری زندگی شیرر و کارور (1985) و هیجان خواهی زاکرمن (1978) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر مستقیم برازش مدل از سبک دلبستگی ایمن (62/0= β )، اضطرابی (65/0-= β )، اجتنابی (43/0-= β )، و جهت گیری زندگی خوشبینانه (46/0= β ) و بدبینانه (57/0-= β ) و هیجان خواهی (59/0= β ) بر رضایت زناشویی شدت اثر مطلوبی دارد. همچنین الگوی ساختاری می تواند رضایت زناشویی را بر اساس سبک دلبستگی ایمن (53/0= β )، اضطرابی (65/0-= β )، اجتنابی (43/0-= β )، و جهت گیری زندگی خوشبینانه (42/0= β ) و بدبینانه (45/0-= β ) با میانجی گری هیجان خواهی پیش بینی کرده و از برازش مطلوبی برخوردار است. نتیجه گیری: برآیند پژوهش نشان داده است که طراحی مدل ساختاری مناسب برای پیش بینی رضایت زناشویی براساس سبک های دلبستگی و جهت گیری زندگی با نقش واسطه ای هیجان خواهی با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است؛ لذا برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با شناخت هیجان های هریک از زوج ها، نوع سبک دلبستگی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
بررسی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر انسجام خانوادگی در شهر همدان
منبع:
دانش انتظامی همدان سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
21 - 49
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل تأثیرگذار بر انسجام خانوادگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، رضایت زناشویی و میزان دینداری است. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر انسجام خانوادگی در بین خانواده های شهر همدان بوده است. روش مطالعه حاضر کمی و پیمایشی و جامعه آماری کلیه خانوارهای شهرستان همدان بوده و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 379 محاسبه شده است. روش نمونه گیری، ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی وتصادفی سیستماتیک است. داده ها نیز، با استفاده از ابزار پرسشنامه ی ساخت یافته و از طریق یکی از والدین گردآوری شد. در این بررسی برای پی بردن به اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای اندازه گیری پایایی تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده شد به طوری که تمامی گویه ها از سازگاری درونی بالایی یعنی از آلفای 82/0 برخوردار بودند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که انسجام خانواده های همدانی در سطح متوسط می باشد. مشخص شد که با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی، مقدار رضایت زناشویی و انسجام خانوادگی خانواده های همدانی هم افزایش می-یابد. هم چنین، یافته ها حاکی از آن است که اکثر پاسخگویان در سطح دینداری متوسط به بالا می باشند.