مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
۵۶۷.
۵۶۸.
۵۶۹.
۵۷۰.
۵۷۱.
۵۷۲.
۵۷۳.
۵۷۴.
۵۷۵.
۵۷۶.
۵۷۷.
۵۷۸.
۵۷۹.
۵۸۰.
هوش هیجانی
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۱۶۵-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
تغییرات اخیر در فرآیندهای حسابرسی نیاز به اشکال جدید و متفاوتی از قضاوت حسابرس دارد که این فرآیندها در نهایت می تواند بر کیفیت حسابرسی تأثیر مستقیمی داشته باشد. حسابرسی، به دلیل وجود فشارهای سیاسی و زمانی، اغلب استرس زا با ویژگی های منحصر به فرد است که می تواند فشار کار را تشدید و بر کیفیت حسابرسی لطمه وارد نماید. هدف این مطالعه بررسی نقش تاثیر میانجی عوامل هوش هیجانی بر فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی در حسابرسی است. براین اساس با استفاده از طرح تحقیق کمی و استراتژی پیمایشی، نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی در کاهش تنش فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی بر حسابرسی بسیار موثر است. الگوهای رفتاری متفاوتی بین حسابرسان دارای هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین مشاهده شد به طوری که حسابرسان با هوش هیجانی بالاتر، در شرایط فشار، نسبت به حسابرسان با هوش هیجانی پایین تر، واکنش های منطقی ارایه می نمودند. تغییرات اخیر در فرآیندهای حسابرسی نیاز به اشکال جدید و متفاوتی از قضاوت حسابرس دارد که این فرآیندها در نهایت می تواند بر کیفیت حسابرسی تأثیر مستقیمی داشته باشد. حسابرسی، به دلیل وجود فشارهای سیاسی و زمانی، اغلب استرس زا با ویژگی های منحصر به فرد است که می تواند فشار کار را تشدید و بر کیفیت حسابرسی لطمه وارد نماید. هدف این مطالعه بررسی نقش تاثیر میانجی عوامل هوش هیجانی بر فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی در حسابرسی است. براین اساس با استفاده از طرح تحقیق کمی و استراتژی پیمایشی، نتایج حاکی از آن است که هوش هیجانی در کاهش تنش فشار بوجه زمانی و فشار سیاسی بر حسابرسی بسیار موثر است. الگوهای رفتاری متفاوتی بین حسابرسان دارای هوش هیجانی بالا و هوش هیجانی پایین مشاهده شد به طوری که حسابرسان با هوش هیجانی بالاتر، در شرایط فشار، نسبت به حسابرسان با هوش هیجانی پایین تر، واکنش های منطقی ارایه می نمودند.
تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بخشودگی زناشویی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در رضایت زناشویی و به عنوان متغیری مؤثر در حل تعارضات زناشویی و افزایش رضایت زناشویی در نظر گرفته می شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل علّی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی زوجین بوده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل 25 تا 45 ساله شهر همدان بوده که از بین آن ها تعداد 408 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های بخشش زناشویی، هوش معنوی، هوش هیجانی و تمایزیافتگی زوجین را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هوش هیجانی (102/0) و هوش معنوی (286/0) زوجین با بخشودگی زناشویی رابطه مستقیم مثبت وجود دارد. مسیر رابطه بین هوش معنوی زوجین و سطح تمایزیافتگی آن ها مستقیم، منفی و معنی دار است (139/0-). همچنین مسیر رابطه بین سطح تمایزیافتگی (348/0-) و بخشودگی زناشویی زوجین مستقیم و رابطه بین دو متغیر منفی است. سطح تمایزیافتگی زوجین بر رابطه بین هوش هیجانی و بخشودگی زناشویی (07/0-) و همچنین رابطه بین هوش معنوی و بخشودگی زناشویی (048/0) زوجین اثر میانجیگری دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت مدل علی بخشودگی زناشویی بر اساس هوش هیجانی و هوش معنوی با نقش واسطه ای تمایزیافتگی از برازش خوبی برخوردار است و لذا آگاهی مشاوران، روانشناسان و متخصصان از این متغیرها می تواند کمک کننده باشد.
بررسی تأثیر برنامه توانبخشی مبتنی بر روش حرکتی اسپارک بر مهارت های حرکتی و هوش هیجانی در دانش آموزان با آسیب بینایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه توان بخشی مبتنی بر روش حرکتی اسپارک بر مهارت های حرکتی و هوش هیجانی در دانش آموزان با آسیب بینایی شهر اصفهان در سال 1399 انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه تجربی که به صورت پ یش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد، 30 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی شهر اصفهان با میانگین سن 17/12 سال با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه توانبخشی مبتنی بر فعالیت های بدنی برگرفته از روش حرکتی اسپارک به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه روی گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل در این مدت در برنامه تمرینی شرکت نداشتند. در آغاز و انتهای برنامه توانبخشی، شاخص های مهارت های حرکتی و هوش هیجانی در هر دو گروه در شرایطی مشابه با استفاده از پرسشنامه های استاندارد هوش هیجانی شات و همکاران (1998) و آزمون تبحر حرکتی برونینکس-اوزرتسکی (1972) برآورد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه های توانبخشی مبتنی بر فعالیت بدنی بر شاخص های مهارت های حرکتی در دانش آموزان با آسیب بینایی شهر اصفهان تأثیر معناداری داشت (05/0P≤). همچنین تأثیر برنامه تمرینی بر هوش هیجانی آزمودنی ها معنادار بود (05/0P≤). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که برنامه های توانبخشی مبتنی بر فعالیت بدنی بر مهارت های حرکتی و هوش هیجانی در دانش آموزان با آسیب بینایی مؤثر است. از این رو پیشنهاد می شود تا دست اندرکاران آسیب دیدگان بینایی، مربیان، والدین و ورزشکاران کم بینا از این روش برای پیشرفت و بهبود اجراهای ورزشی و هوش هیجانی استفاده کنند.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی صورت گرفت. تعداد 91 مهماندار و 34 خلبان (49 زن، 76 مرد) در این پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس هوش هیجانیEIS (1997)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانCERQ (2006) و مقیاس بازدهی کارگروهیHPTS (2007) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که هوش هیجانی با بازدهی کارگروهی رابطه مثبت معناداری دارد (P<0.05). هوش هیجانی با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشت (P<0.05). راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز با بازدهی کارگروهی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند (P<0.05). تحلیل آماری داده ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین هوش هیجانی و بازدهی کارگروهی نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی بالا در افراد یک گروه کاری منجر به استفاده از راهبردهای انطباقی تر تنظیم شناختی هیجان می شود و نهایتاً بازدهی کار گروهی را افزایش می دهد.
مقایسه هوش هیجانی و یادگیری زبان فارسی (خواندن و نوشتن) بین فارسی آموزان دانشگاه مجازی جامعه المصطفی قم و دانشگاه حضوری علوم پزشکی تهران
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶شماره ۴
117 - 139
حوزههای تخصصی:
اخیرا تحقیقات متعددی بر روی هوش صورت گرفته است. یکی از حوزه های جدید که توجه محققان را به خود جلب کرده، هوش هیجانی است. هوش هیجانی تأثیرات بسیاری بر روی کار، تحصیل، آموزش، یادگیری و زندگی افراد دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مقاله، رابطه هوش هیجانی افراد فارسی آموز دانشگاه مجازی جامعه المصطفی قم و دانشگاه علوم پزشکی تهران که به صورت حضوری فارسی را آموخته اند، بررسی و مقایسه شده است. بدین منظور، از 52 دانشجوی فارسی آموز سطح پیشرفته از ملیت های مختلف و از دانشگاه های مجازی و حضوری خواسته شد به پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ پاسخ دهند. همچنین، از آنها آزمون مهارت نوشتن و خواندن گرفته شد. سپس، t مستقل نمرات هوش هیجانی آنها با هر دو مهارت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که هیچ تفاوتی در یادگیری زبان فارسی در بین دانشگاه های مجازی و حضوری وجود ندارد و هر دو به یک میزان یاد می گیرند. در پایان نتایج مورد بحث و بررسی قرارگرفته است.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی با میانجی گری خودکارآمدی اجتماعی بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
35 - 17
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی با میانجی گری خودکارآمدی اجتماعی بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان کاشان در سال تحصیلی ۹9-۹8 با حدود تقریبی 6000 نفر بود. از میان 120 نفر از دانش آموزان یکی از مدارس دخترانه ابتدایی شهرستان کاشان که به شکل نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بود؛ 20 نفر که بالاترین و 20 نفر که پایین ترین میزان خودکارآمدی اجتماعی را داشتند، انتخاب شد و در نهایت با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (2 ساعته) تحت آموزش هوش هیجانی بر مبنای نظریه هوش هیجانی گلمن (1995) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه های اضطراب اجتماعی (کانور، 2000)، کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) و خودکارآمدی اجتماعی (کنلی، 1989) بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش هوش هیجانی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و کمال گرایی سازش نیافته و افزایش کمال گرایی سازش یافته در دانش آموزان می شود. همچنین نتایج نشان داد خودکارآمدی اجتماعی در تأثیر آموزش هوش هیجانی بر اضطراب اجتماعی و کمال گرایی سازش یافته نقش میانجی گری دارد (05/0P<). ولی در تأثیر آموزش هوش هیجانی بر کمال گرایی سازش نیافته نقش میانجی ندارد (05/0P>). نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن خودکارآمدی اجتماعی می توان از آموزش هوش هیجانی به عنوان مداخله مؤثر جهت بهبود اضطراب اجتماعی و کمال گرایی دانش آموزان ابتدایی استفاده کرد.
پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس انگیزش تحصیلی و هوش هیجانی در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
رفتار مسئولانه از شاخص های انسان سالم در هر جامعه ای به حساب می آید. یکی از اهداف بسیار مهم نظام های آموزشی، توسعه ی مهارت های اجتماعی ازجمله مسئولیت پذیری است. پژوهش حاضر باهدف «پیش بینی مسئولیت پذیری بر اساس انگیزش تحصیلی و هوش هیجانی در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی»، انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی_همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر بروجرد بودندکه از بین آنها 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت سنجش متغیرهای موردمطالعه پژوهش از پرسشنامه های مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷)، انگیزه تحصیلی هرمنس (1970) و هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2002)، استفاده گردید.. روایی آن توسط اساتید و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 7/0، 86/0، 81/0 برآورد شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و رابطه بین مسئولیت پذیری با انگیزه تحصیلی و مسئولیت پذیری با هوش هیجانی تائید شد.ضرایب رگرسیون متغیر پیش بین نشان می دهد که انگیزه تحصیلی به میزان (B=0/453) و هوش هیجانی به میزان(B=0/187) می توانند مسئولیت پذیری دانش آموزان را پیش بینی نمایند.
پدیدارشناسی تجربه زیسته اساتید از نسبت دیانت با رشد هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده هایی که در دهه اخیر، مورد استقبال فراوانی قرارگرفته، پدیده ی هوش هیجانی است. دلیل این امر توانایی بالای هوش هیجانی در حل بهتر مسائل و کاستن از میزان تعارضات بین دریافت های فکری و احساسی است. هوش هیجانی، توانایی اداره مطلوب خلق وخوی، وضع روانی، کنترل تکانه ها و عاملی است که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص انگیزه و امید ایجاد می کند. پژوهش حاضر به منظور تبیین پدیده چگونگی رشد هوش هیجانی بر اساس تجربه زیسته دینی گروهی از اساتید دانشگاه به منظور ایجاد یک چارچوب مفهومی از نسبت دیانت با رشد هوش هیجانی انجام شد که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کننده ها ده نفر از اعضای هیئت علمی رشته های معارف اسلامی، الهیات و فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شهید باهنر شهر کرمان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. تحلیل و بررسی داده های حاصل از تجربه زیسته اساتید از نسبت دیانت (تربیت دینی) با رشد هوش هیجانی نشان داد که دیانت از سه طریق به اساتید کمک کرده است که مهارت های هوش هیجانی در آن ها ایجاد و پرورش یابد: 1. برخورداری از یک جهان بینی و دیدگاه فلسفی ویژه برگرفته از دین 2. عمل به آموزه ها و دستورالعمل های خاص دین 3. تجلی معنویت در شخصیت افراد (در متن مقاله، چگونگی نسبت این سه مضمون اصلی با مؤلفه های رشد هوش هیجانی، توصیف و تبیین شده اند).
واکاوی اصلِ «همبستگی خود شناسی با زیستِ اخلاقی» از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
80 - 95
حوزههای تخصصی:
شناختِ خود، سودمند ترین و راهبری ترین و پیش فرض هر فعالیت اخلاقی و انسانی محسوب می شود. فراخوانِ امام علی(ع)به معرفتِ نفس در واقع به مثابه ی دعوتِ اخلاقی بوده و از این طریق اصل مهمی را در محاسبه ی نفس و خود سنجشی معرفی می-کنند:« تقدم حسابرسی درونی و شخصی بر حسابرسی اغیار وناقدانِ بیرونی». فایده ی راهبردی این همبستگی، مواجهه ی هوشمندانه و هوشیارانه در روابطِ چهارگانه درون فردی، بینِ فردی، برون فردی و قدسی است که اولین رابطه، بنیان و اساس سایر روابط محسوب شده و زیستِ اخلاقی و غیر اخلاقی منوط به ماهیت و کم و کیف این رابطه است.مراد امام(ع) از مواجهه-ی هوشمندانه، اعم از هوشِ شناختی، هیجانی و اخلاقی بوده و آن را پایه و اساس مدیریت بر خود در همه ی شؤون فرد دانسته و راز و رمز کامیابی در زیست اخلاقی- انسانی را نتیجه رعایت آن می داند ودر پایان نتیجه می گیرد که با بی خبری از خود نمی-توان به زیستِ اخلاقی دست یافت و آن را ارتقاء داد. روش این نوشتار توصیفی- تحلیلی خواهد بود وخوانشِ اخلاقی از خود حسابگری را ارائه می نماید و در صدد بیانِ منطقی همبستگی متقابل خود شناسی با زیستِ اخلاقی است و تحققِ آن را در مقام ایجاد، تقویت، تصحیح ، ارتقاء و استمرار منوط به خود سنجش گری درونی می داند.
تأثیر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی با توجه به نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
69 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی تأثیر خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی با نقش میانجی هوش هیجانی انجام شده است. روش: روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 4700 نفر از کارکنان شاغل در صنایع فلزی شهرصنعتی کاوه است که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 355 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور گرداوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار و ... با استفاده از نرمافزار Spss-21 و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار LISREL-v8.80 انجام پذیرفت و روایی و پایایی مورد تایید قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب است؛ همچنین خرد سازمانی بر اعتماد بین فردی با نقش میانجی هوش هیجانی تأثیر دارد.
ارائه مدل پیشنهادی در خصوص رابطه بین هوش هیجانی و مهارت های ارتباطی فردی در مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
هوش عاطفی همراه با ایجاد مهارت های ارتباطی مؤثر، بهبود روابط با همکاران، مدیر، مشتریان و سایرین در سازمان را امکان پذیر می سازد. توانایی درک و کنترل احساسات خود و همچنین درک عواطف دیگران باعث بهبود نحوه ارتباط ما با دیگران می شود. هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی می باشد تا چارچوبی مفهومی برای پژوهش های آینده فراهم شود. این مقاله هم چنین درباره ی پژوهش های قبلی در زمینه ی هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی بین فردی و مدیریت بحران در مالزی می باشد که این چارچوب مفهومی را می سازد. هدف اصلی این چارچوب، بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی بین فردی در زمینه ی مدیریت بحران در مالزی است.
تبیین مدل ارتباطی هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین مدل ارتباطی هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران بود. جامعه آماری پژوهش 49 نفر از مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران بود که همه آن ها به صورت کل شمار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و پرسشنامه چند عاملی سبک رهبری باس و آلیو استفاده شد. روایی هر دو پرسشنامه به تایید 15 نفر از متخصصین رسید و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی به ترتیب 0/87 و 0/74 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف- اسمیرنوف، t – استودنت تک نمونه ای، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، LSD ، تحلیل مسیر و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزارهای آموس گرافیک و SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که هوش هیجانی مدیران با ضریب مسیر 0/46 بر سبک رهبری مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران اثر می گذارد و بین هوش هیجانی و سبک رهبری مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در ارتباط بین هوش هیجانی و سبک رهبری، سبک رهبری تحول آفرین با بار عاملی 0/95 ، خودتنظیمی با بار عاملی 0/85، مهارت اجتماعی با بار عاملی 0/8 ، همدلی با بار عاملی 0/77 ، خودانگیزشی با بار عاملی 0/7 ، خودآگاهی با بار عاملی 0/65 ، سبک رهبری بی خاصیت با بار عاملی 0/59 و سبک رهبری عمل گرا با بار عاملی 0/46 بیشترین نقش را دارند. با توجه به تاثیرپذیری سبک رهبری از هوش هیجانی در سازمان های متولی ورزشی همگانی توصیه می شود در این گونه سازمان ها، به هوش هیجانی مدیران به عنوان یکی از معیارهای انتخاب آنها توجه کافی شود.
تحلیل ارتباط خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی با خودکارآمدی ورزشکاران نخبه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل ارتباط بین خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی با خود کارآمدی ورزشکاران نخبه شهر کرمانشاه بود. روش تحقیق حاضر، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه ورزشکاران نخبه شهر کرمانشاه بود که در تیم های ملی حضور دارند و یا سابقه عضویت داشته اند، که 127 نفر از آن ها به پرسش نامه های استاندارد هوش هیجانی عیدی و همکاران (1392)؛ و خود کارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982)؛ و خلاقیت هیجانی آوریل و همکاران(1999) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از آزمون های کالموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده شد. یافته ها نشان داد بین مؤلفه های خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی با خود کارآمدی ورزشکاران ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، مؤلفه های خلاقیت هیجانی و هوش هیجانی مقدار قابل توجهی از تغییرات خود کارآمدی ورزشکاران را تبیین نمودند. بنابراین؛ به مدیران و مربیان باشگاه های ورزشی پیشنهاد می شود که از طریق توجه زیاد به این دو متغیر؛ شرایط را برای افزایش عملکرد ورزشکاران و بهبود خود کارآمدی آنان، فراهم نمایند.
ارتباط هوش هیجانی با سلامت روان شناختی و خودکارآمدی در زنان سالمند شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سلامت روان شناختی و خودکارآمدی در زنان سالمند مشارکت کننده در برنامه ورزش صبحگاهی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان سالمند 60 تا 75 ساله شهر کرج در سال 1395 بود . با روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به حجم 40 نفر انتخاب و پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناختی، هوش هیجانی، سلامت روانی و خودکارآمدی را تکمیل نمودند . داده های به دست آمده با نرم افزار آماری 22 -SPSS و روش های آمار توصیفی ( میانگین و انحراف معیار ) ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام و ورود همزمان تجزیه و تحلیل شد . نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روان شناختی و خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد (0/05 >P ). نتایج رگرسیون نیز نشان داد که هوش هیجانی پیش بین قدرتمندی برای سلامت روان شناختی و خودکارآمدی است ( P > 0/01 ).
رابطه ویژگی های شخصیت و هوش هیجانی با گرایش به جرم در زنان زندانی 18 تا 40 ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
109-137
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیت و هوش هیجانی در میان زندانیان زن جوان در شهر تهران بود. گروه نمونه در دسترس 202 نفر که به سه پرسش نامه شخصیت نئو ، هوش هیجانی شرینگ(1996) و گرایش به جرم تاناتنگ(2012) پاسخ دادند.داده ها ی خام با نرم افزار آماری spss تحلیل شدند. یافته های پژوهش با استفاده از مدل آمار استنباطی رگرسیون چندمتغیر نشان داد ویژگی های شخصیت و هوش هیجانی در مجموع 53/6 درصد واریانس گرایش به جرم را تبیین میکند. ویژگیهای شخصیت روان آزرده خویی، برون گرایی، گشودگی به تجربه به ترتیب بیشترین میزان واریانس گرایش به جرم پیش بینی نموده . بنا برضریبR2 در مورد دو ویژگی شخصیتی موافق بودن و باوجدان بودن نشان داد حدود یک درصد از واریانس گرایش به جرم را درسطح اطمینان نودو نه درصد به نحو معکوس پیش بینی مینماید به نحوی که آزمون فرضیه ها در این مورد نشان داد ویژگی شخصیتی موافق بودن از هیچ تأثیر معناداری بر متغیر ملاک برخوردار نبوده ، ویژگی با وجدان بودن دارای تاثیر معکوس و بالایی در سطح اطمینان بیش از 99 صدم بر گرایش به جرم در زنان زندانی بود. هوش هیجانی نیز از تاثیر متوسط معکوس و معناداری بر گرایش به جرم برخوردار بود.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
34-43
حوزههای تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
رابطه ی بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های هوش هیجانی در دانشجویان دانشکده ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
79-92
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) یکی از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و شناخت است و نقش تعیین کننده یی در مؤلفه های هوش هیجانی دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین جهت گیری مذهبی با مؤلفه های هوش هیجانی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال تحصیلی 94 - 95 تشکیل می دهد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. بدین صورت که نمونه یی به حجم 63 نفر (32 دختر و 31 پسر) از دانشجویان در حال تحصیل از میان همه ی دانشجویان دانشکده ی پزشکی انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت (ROS) و پرسش نامه ی هوش هیجانی بار-آن (EQ – I) بود. داده ها نیز با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل رگرسیون بررسی شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: 51 درصد از نمونه های پژوهش زن و 49 درصد از آنان مرد بودند؛ 7/31 درصد در گروه سنی 18 تا 20 سال، 4/52 درصد 21 تا 23 سال و 9/15 درصد در گروه سنی 24 تا 29 سال قرار داشتند. همچنین 7/93 درصد از افراد نمونه مجرد و 3/6 درصد نیز متأهل بودند. یافته های پژوهش بیانگر این است که جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی بر مؤلفه های هوش هیجانی در سطح 5 درصد تأثیر معناداری دارد. علاوه براین، جهت گیری مذهبی دانشجویان توانایی پیش بینی 19 درصد از مؤلفه های هوش هیجانی را دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که جهت گیری مذهبی می تواند نقش مؤثری در پیش بینی هوش هیجانی دانشجویان ایفا کند. دانشجویانی که جهت گیری مذهبی بالایی دارند، دارای انعطاف پذیری، تحمل استرس و شادکامی بالایی نیز هستند و در موقعیت های اجتماعی مسؤلیت پذیری بالایی دارند.
رابطه ی باورهای دینی و سبک های مقابله یی با هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر شوش در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
83-92
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: از آنجایی که هیجان ها بخش اعظمی از زندگی را در بر می گیرد و دین باوری انگیزه یی روانی محسوب می شود که در فطرت و سرشت آدمی ریشه دارد و همچنین سبک های مقابله یی مجموعه یی از فعالیت ها و فرایندهای رفتاری و شناختی برای ممانعت، مدیریت یا کاهش استرس محسوب می شود؛ ازاین رو، هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه ی بین باورهای مذهبی و سبک های مقابله یی با هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر شوش بود. روش کار: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری (2012 نفر) این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر (1254 نفر) و پسر (758 نفر) مقطع متوسطه ی دوم تشکیل داد که از این میان تعداد 200 نفر نمونه ی آماری در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی هوش هیجانی بار- اون، پرسش نامه ی نگرش سنج مذهبی گلریز و براهنی و همچنین پرسش نامه ی راهبردهای لازاروس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بین باورهای مذهبی با هوش هیجانی (389/0r= و 05/0>p)؛ و همچنین بین سبک های مقابله یی با هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه ی دوم شهر شوش رابطه ی معناداری وجود داشت (821/0r= و 05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان پیشنهاد داد که معلمان در مدارس برای دانش آموزان کارگاه های آشنایی با دین و اسلام دایر کنند تا دانش آموزان بیشتر با مذهب آشنا شوند.
ارتباط هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
61-72
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر، مدیریت نادرست تکانه های هیجانی، سیر نزولی انجام فریضه ی دینی نماز و افزایش معاشرت بین دختران و پسران دانشجو از مسائل مهم در دانشگاه ها است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی هوش هیجانی و تقیّد به نماز با تمایل جنسی در دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر میانه انجام شد. روش کار: طرح این پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانشجویان مجرد مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور و آزاد شهر میانه بود که از میان آنان نمونه یی به حجم 140 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. داده ها با کمک پرسش نامه های هوش هیجانی پترایدز فارنهایم، تقیّد به نماز پناهی و پرسش نامه ی چندوجهی مسائل جنسی (MSQ) جمع آوری؛ و با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره ی هم زمان تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد از میان مؤلفه های هوش هیجانی فقط کنترل هیجان رابطه ی منفی معناداری با تمایل جنسی داشت (01/0> Pو 236/0- = r). علاوه براین، تقیّد به نماز نیز با تمایل جنسی رابطه ی منفی معناداری داشت (05/0> Pو 165/0-=r)؛ در حالی که هوش هیجانی کلی، درک هیجان ، کنترل هیجان و مهارت های اجتماعی با تقیّد به نماز رابطه ی مثبت معنادار داشت (05/0>P)؛ در عین حال خوش بینی رابطه ی معناداری با تقیّد به نماز نداشت. متغیّر کنترل هیجان نیز توانایی پیش بینی 23 درصد از تمایل جنسی را داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای مداخلات در جهت ارتقای کنترل هیجان و تقیّد به نماز می تواند در کاهش تمایلات جنسی دانشجویان مجرد مؤثر باشد.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن بیمارستان های شهر تبریز در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مهم ترین هدف هر سازمانی دستیابی به بهره وری بهینه است. یکی از عوامل کارآمدی در بهره وری، نیروی انسانی است. عملکرد شغلی پرستاران، که یکی از مهم ترین منابع انسانی بیمارستان ها محسوب می شوند، متأثر از عوامل متعددی ازجمله هوش معنوی و هوش هیجانی است که موجب افزایش کیفیت خدمات و بهره وری می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن شهر تبریز در سال 1396 صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شهر تبریز بود که از میان آنان 360 نفر با استفاده از جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ، هوش معنوی کینگ و عملکرد پیترسون؛ و برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران؛ و همچنین بین مؤلفه های هوش هیجانی با مؤلفه های هوش معنوی پرستاران رابطه معنادار وجود داشت (05/00>P). بر اساس نتایج رگرسیون، هوش هیجانی 18/19 درصد از واریانس هوش معنوی؛ و مؤلفه های هوش هیجانی 8/5 درصد و مؤلفه های هوش معنوی 2/1 درصد از واریانس عملکرد را پیش بینی کردند (05/00>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که از طریق هوش هیجانی و هوش معنوی می توان عملکرد پرستاران را افزایش داد؛ زیرا برخورداری پرستاران از مهارت های هوش معنوی و هیجانی تأثیرات چشمگیری در افزایش عملکرد شغلی آنان خواهد داشت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران را بهبود خواهد بخشید. بنابراین، لازم است مدیران بیمارستان ها برای ارتقای هوش معنوی و هیجانی پرستاران تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.